کارگردان: رابرت آلتمن. نویسنده فیلمنامه: جون توکسبری. بازیگران: دیوید آرکین (نورمن)، باربارا بکسلی (لیدی پرل)، ند بیتی (دلبرت ریس)، کارن بلاک (کانی وایت)، کیت کاراداین (تام فرانک)، کریستینا رینز (مری)، جرالدین چاپلین (اُپال)، شلی دووال (ال.ا.جون)، رانی بلیکلی (باربارا جین)، آلن گارفیلد (باونت)، هنری گیسبون (هیون همیلتون)، اسکات گلن (سرباز وظیفه کلی)، مایکل مورفی (جی.تریپلت)، لی لی تامبلین (لینا ریس)، گوئن ولز (سولین گی)، کینان وین (آقای گرین)، باربارا هریس (البو کرکو). تهیهکنندگان: رابرت آلتمن، اسکات بوشنل. مدت: 159 دقیقه. بودجه: 2/2 میلیون دلار. فروش: 10 میلیون دلار.
یک ((سریال)) سینمایی عظیم!
نشویل، باارزشترین جواهر تاج رابرت آلتمن و یکی از نمونه های درخشانِ انقلاب ضدهالیوودی دههی 1970 است. با دوربینی که یک لحظه نیز از حرکت بازنمیایستد، آن همه شخصیت و آن همه لحظات پراکنده با میزانسی استادانه در هم گره میخورند و یک داستان را می سازند. آلتمن از موسیقی کانتری میوزیک به عنوان استعارهای در باب شهرت، ثروت و نامیرایی استفاده کرده. طنز و شوخیها بداههپردازانه کار شدهاند و همهی خوانندههای کانتری، گویی به خاطر لذت ما برنامه اجرا میکنند و تست زده میشوند. همهی آنها همانطور که آشکار است، حسابی مایه گذاشتهاند. فیلمی اریژینال که نشان میدهد آلتمن چقدر از دوره و زمانهی خود جلوتر بوده است.
جرالدین چاپلین، کیت کاراداین و باربارا هریس از نقشهای خود خوششان نمیآمد. شخصیت اُپال به نظر چاپلین شدیدا پرمدعا میآمد و نگران بود مبادا نتواند طنز شخصیتاش را ((دربیاورد)). کاراداین که در زندگی واقعی مردی است بیادعا و ساده و آرام قبل از ورود لیلی تامبلین به میدان، که کمکاش کرد روی صحنههایشان کار کنند، نمیتوانست خوبی و جذابیتی در شخصیت خوشگذرانش بیابد. هریس که بازیگری است پیرو مکتب ((متد)) رفتهرفته به آلبو کرکو، آسمانجلی آزادمنش، تبدیل شد. او اغلب اوقات از سر صحنه غیباش میزد و باید دنبالاش میگشتند. آلتمن چند بار تهدید کرد که اخراجاش میکند ولی آنقدر مسحور قابلیتهای بداههپردازی او بود که نمیتوانست خود را به این کار راضی نماید.
بیست و چهار شخصیت، پنج روز اقامت در نشویل، به معنای واقعی کلمه، یک ترافیک انسانی به وجود میآورند. ما با شاهها و ملکههای ((کانتری میوزیک)) آشنا میشویم (که رانی بلیکی، هنری گیسبون و کارن بلاک نقششان را ایفا کردهاند) و تعدادی خواننده را ملاقات میکنیم که میخواهند شاه یا ملکهی کانتری میوزیک بشوند (گوئن ولز، باربارا هریس، کیت کاراداین) و به تعدادی ((کنه)) و ((علاف سر صحنه)) برمیخوریم
(جرالدین چاپلین، شلی دووال) و با تعدادی مجری متملق برنامههای انتخاباتی یک کاندیدای پوپولیست آشنا میشویم (ند بیکلی، مایکل مورفی) و دست آخر با یک آسمانجل مرموز اوقاتی را میگذرانیم (دیوید کاراداین). مثل ابرهای پراکندهای که رفتهرفته جمع میشوند و خبر از توفانی خانمانبرانداز میدهند، شخصیتها و حوادث این فیلم نیز به سوی اوجی دراماتیک گام برمیدارند که بر یکی از غمانگیزترین وقایع دههی 1970 سایه خواهد انداخت.
به خاطر آن که همه چیز باید واقعی میزد، بسیاری از بازیگرهای فیلم، خودشان ترانههای ((کانتری))شان را نوشتند و اجرا کردند:
هنری گیسبون: Zoo Years Keep A Going
لیلی تامبلین: Yes I Do
رانی بلیکلی: Down to the River
کیت کاراداین: Honey, I’m Easyو…
رابرت آلتمن موقع شروع فیلمبرداری گفت: ((دنبال صحنههای غافلگیرانه میگردم.)) با نادیده گرفتن فرمولهای هالیوودی، این خلبان سابق هواپیمای بمبافکن (یعنی همان آلتمن خودمان) روش خانوادگی فیلمسازی را انتخاب کرد و خودش هم در نقش ریش سفید این خانواده صحنه را چرخاند. حتی قبل از شروع فیلمبرداری، 24 بازیگر اصلی فیلم، مستأصلانه دنبال راهی بودند که به مذاق ((بابای سختگیرشان)) خوش آید و آلتمن هم بهترین بازیها را از آنها گرفت.
سرصحنه، گاه درگیریهای لفظی شدیدی رخ میداد. رانی بلیکلی در بینظمیِ حسابشدهی آلتمن راه خود را گم کرد. باربارا هریس چنان از ((راش))ها بدش میآمد که تقاضا کرد با هرینهی خود صحنههایش را دوباره فیلمبرداری کنند. آلتمن، خب، قبول نکرد. تصویری که التمن در سر داشت بسیار فراتر از دغدغهی روزانهی بازیگرانش میرفت؛ بازیگرانی که از ایشان خواسته بودند بداههپردازی کنند و داستان را جلو ببرند.
ابتکارات آلتمن در زمینهی صدا در نشویل به اوج تکامل خود رسید (مثلا صداهای پسزمینه به همان وضوح صدای شخصیتهای اصلی به گوش میرسیدند). صدای نطق انتخاباتی هال فیلیپ واکر که از بلندگوها به گوش میرسد همزمان با کنسرتی واقعی و همراه با دیالوگهایی مهم و حرفهایی حاشیهای به گوش میرسند.
چه فکر میکردیم، چه شد
شخصیت لینا ریس توسط لوئیز فلچر خلق شد که خودش دختر پدر و مادری کر و لال بود و به زبان اشاره آشنایی داشت. ولی این نقش در نهایت توسط لیلی تامبلین بازی شد. با آنکه آلتمن با توصیهی فلچر به سازندگان پرواز بر فراز آشیانهی فاخته – که به خاطرش اسکاری هم برد – خواست این بیوفایی را جبران کند، اما فلچر دیگر هرگز با او حرف نزد.
خلق را تقلیدشان بر باد داد
مگنولیا (1999) و شبهای بوگی (1997).
((جایی که ملت قاپ بازی میکنند، من با زحمت و مشقت، کارم را سر هم میکنم؛ من این طوری کار میکنم.))
رابرت آلتمن
پالین کیل (نیویورکر): ((من قبلا هیچ فیلمی ندیدهام که این قدر از آن خوشام بیاید. آنجا توی سالن سینما نشسته بودم و متبسم، در شادی و لذت سیر میکردم. فیلم، یک تجربهی احساسی تمام عیار است و این احساسات خوش حتی پس از پایان فیلم با تو میماند و با همان حسهای خوش است که از سالن بیرون میروی… این فیلم، بامزهترین توصیفی است که از آمریکا به روی پرده کشیده شد…))
رکس رید (نیویورک دیلی نیوز): ((نشویل نگرشی است تند و گزنده، مغرضانه و هرازگاه طنازانه به تودههای معمولی آمریکایی که همراه با نوای موسیقی مبتذل کانتری به خورد تماشاگر داده شده.))
در حالی که تام (کیت کاراداین) ترانهی زیبای I’m Easy را میخواند هر کسی که توی سالن است دلاش میخواهد فکر کند که تام درباره او میخواند. ولی امشب، تام این ترانه را در واقع برای لینا میخواند.
گلوریا هاردی یکی از بازیگران جوان و بااستعداد ایرانی-فرانسوی است که در طی چند سال…
مهسا طهماسبی یکی از بازیگران جوان و پر استعداد سینما و تلویزیون ایران است که…
مقدمهای بر سینمای معاصر ایران سینمای ایران در سالهای اخیر تحولات زیادی را تجربه کرده…
حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران به اهداف نظامی اسرائیل، بار دیگر موضوعاتی را در حوزه…
مارتین مول یکی از هنرمندان چندوجهی و تاثیرگذار در عرصه کمدی و هنرهای نمایشی است.…
سریال گاندو که به تازگی از شبکه سه سیما پخش شده است توانسته است طرفداران…