#


مشروبات الکلی چه تاثیری در روابط زناشویی دارد؟

6 فوریه 2018 بدون نظر 1983 بازدید

مشروبات الکلی چه تاثیری در روابط زناشویی دارد؟

مشروبات الکلی چه تاثیری در روابط زناشویی دارد؟

خلبان جوانی در کارش مهارت کافی بدست آورده بود و حرفه خود را هم خیلی دوست می داشت. برای دیدن یک دوره آموزش به مسافرت رفت چون پس از سه ماه به خانه بازگشت فهمید که زنش شرافت خانوادگی را حفظ کرده و با شخص دیگری رابطه برقرار نموده است. ظاهرا در مقابل خلبان دو راه وجود داشت بازنش را ببخشد و با اگر امکان ادامه زندگی را غیر ممکن میداند، طلاق دهد. ولی خلبان راه سومی را انتخاب کرد: از ادامه کار سرباز زد و شروع به میخوارگی نمود. وقتی بخود آمد که دیر شده بود. رش او را ترک گفته و با شخص دیگری زندگی آغاز کرد و او را هم از کار برکنار کردند. او در نامهای که به روزنامه «پراودا» نوشته بود. داستان زندگی خود را تشریح و تقاضا کرده بود که او را دو باره به کار اولیه اش احضار کنند.

این کوشش خلبان در زدودن اندوه خویش با ودکا ، دلیل ضعف و عدم اراده او بود.

بسیاری از مردان تصور می کنند که به الکل، به آنها نیرو می بخشد و با نیروی جنسی آنها را تقویت می کند و نیز آمیزش جنسی را به جای خودداری از انزال تمدید می کند. حال آن که طب بر این تصورخط بطلان کشیده است و به هیچ وجه نیروبخشی مسکرات را تأیید نمیکند، چراکه الکل یکی از عوامل تضعیف کننده نیروی جسمانی به شمار می آید و تأثیر موقتی که در ابتدا مصرفش بر مرد باقی می گذارد و موجب می شود که او به نیروبخشي الكل معتقد شود، پس از اندك مدتی تبدیل، به ضعف مفرط می گردد.

در زندگی همه چیز بهم مربوط است. رفتاری بدنبال خود رفتار دیگری را می آورد. مصرف الکل بعنوان تقویت  قوه باء، شخص را بتدریج بسوی عادت می کشاند و روز بروز به دمساز شدن با مشروب ترغیب می کند. و کم کم علامات اعتیاد به الکل ظاهر می شود. و آنگاه دیگر تأثیرالکل در روی میل جنسی کم میشود با از بین میرود، وعلامات دیگر اختلالات وظایف جنسی آشکار میگردد. و انسان باز مدتی تحت هیپنوتیزم ، اثر مناسب الكل قرار میگیرد، ولی دیکر چنان چیزی وجود ندارد. این مشروب خوری ، خود فریبی بیش نیست و چنین شخصی هرگز نمی خواهد اعتراف کند.

تأثير الكل روی وظایف جنسی را میتوان در مستی های شدید و پیابی مشاهده نمود. معمولا تحريك بصورت میل سرکش بوجود می آید و عمل جنسی بطور قابل ملاحظهای بتأخیر میافتد زیرا انزال مدتی پیش نمیآید و تأثیر جنین آمیزش جنسی را روی ارگانیزم میتوان با تمدید مقاربت، برابر دانست. هنگام عمل جنسی ضعف غیر منتظره نعوظ، روی میدهد که ظاهر مربوط به اختلال در یافت احساس مخصوص از تحريك ناحیه حسی و نیز در نتیجه نقص محرکهای درونی و بیرونی در پوست نیم کره بزرگی مغز است. در نتیجه این جریان طبیعی، عمل جنسی مختل میشود. و در روزهای بعد هم مرد و هم زن اغلب احساس عدم رضایت میکنند و گاهی از یکدیگر متنفر میشوند زیرا در مستی چنین اعمالی حدود قابل قبول بودن آنها را بالا میبرد. برخی از مردان در حالت مستی اغلب با زنهای برخوردی و تصادفی خلوت میکنند که میتوانند خود وسیله ابتلا به امراض مقاربتی باشند. تمام این اعمال رل پراهمیتی را در بروز اختلالاعصاب(نوروز ) جنسی ایفا میکنند.

اشخاصی که زیاد مشروب می خورند اغلب شکایات گوناگونی در زمینه اختلال در وظایف جنسی دارند. این شکایات آنقدر زیاد است که پزشکانی که الکلی ها را معالجه می کنند مجبورند در یک زمان به به معالجه اختلالات جنسی نیز اقدام کنند.

طبق هدارك «ب. م. سه گال» در ۴۱ – ۴۳٪ الکلی ها اختلالات جنسی دیده می شود. برخی از آنها اشخاصی هستند که ضرورت میخوارگی را برای «قوت قلب پیدا کردن» خود میدانند. زیرا پس از افراط در مصرف الکل آنها ضعف عمومی احساس نمی کنند و یکی از وسایل بهتر کردن چنین وضعی بنا به عقیده آنها خوردن مقداری مشروب الکلی است.

چنانکه قبلا گفته ایم مقاربت باید هماهنگی کامل بین زن و شوهر داشته باشد. زیرا جزئیات بازدارندهٔ بی اهمیت نیز می توانند، رل منفی را بازی کنند. در خانواده ای که شوهر مشروب میخورد گفتگو از چنین هماهنگی بی مورد است. تقلیل قوهٔ مدرکه و تشدید خشونت انسان را بسوی بی شرمی و گستاخی در آمیزش جنسی می کشاند. تمام اینها وظایف طبیعی غدد جنسی را مختل کرده و بسوی تقلیل میل جنسی سوق می دهد.

پدیدهٔ جنسی انسان یکی از پیچیدهترین پدیدههای ارگانیزم است که بوسیله قسمتهای مختلف سیستم عصبی تنظیم می شود. در قشر مغز سیستم بازتابهای شرطی و غیر شرطی جای دارد و در ناحیهٔ زیر پوستی هراکزی نهفته که دارای پدیده های اندرونی و توالد و تناسل است و در نخاع، مراکز «نعوظ» و انزال قرار دارند. تمامی این گروه بصورت مستحکمی باهم روابط متقابل دارند و اختلال یکی از آنها ناگزیر سبب نقص فعالیت هم آهن اث پدیدههای جنسی میگردد.

مسلما وجود احتلالات جنسی گوناگون را در اعتیاد به الکل، باید تنها مربوط به نقص ساختمان معین مغز دانست. نقش اصلی ناهماهنگیها که معمولا همراه با اعتیاد به الکل و نیز مجموعه خصوصیات روانی شخص پیش میآید، مربوط به امور جنسی است.

چند سال پیش در بیمارستان دکلينکی، شهر «داسورلوفسك الكلي هائی که از اختلالات جنسی رنج می بردند توسط مولف مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفتند. معلوم شد که این اختلالات اساسا در اشخاصی ظاهر میشود که از لحاظ فعالیت عصبی ضعیف اند. یعنی «سوداوی» (مالیخولیائی) مزاج اند: .

ولی اختلال جنسی به هنگام اعتیاد به الکل تنها نصیب چنین اشخاصی نمی شود، بلکه بك نفر الکلی با سیستم عصبی نیرومند نیز مجبور است لحظات ناگوار زیادی را تحمل کند.

اختلال وظایف جنسی در اعتیاد به الکل بطور کلی خصوصیات گوناگونی را داراست. رویهم رفته این عقیده وجود دارد که حتی در الکلی مزمن شهوت باقی می ماند ولی نعوظ، تا آنجا تقلیل مییابد که عمل جماع غیر ممکن می شود.

«شکسپیر» میگوید که: «شراب به تعلل می کشاند و در عین حال آنرا افزونتر می سازد، شراب سبب تقویت میل جنسی میشود ولی عمل را با اشکال مواجه میسازد».

تأثير الكل روی وظایف جنسی در مراحل اولیه اعتیاد چنان بود که گفتیم ولی بعدها شديدا میل جنسی را تا به بی علاقگی کامل به آمیزش تنزل می دهد. تقریبا تمام الکلیها اظهار میدارند که در روزهای اول پس از میخوارگی در آنها چنین احساسی به آمیزش جنسی بوده است ولی بعداً به تدریج آن میل از میان رفته است.

اولین علائم اختلالات جنسی در الکلی ها، فقدان تدریجی خوابهای جنسی واحتلام است که در مردان سالمی که روابط جنسی ندارند یکی دوبار یا بیشتر در ماه دست میدهد. صرفنظر از فقدان امیزش با زبان در شش ماه یا بیشتر در اشخاصی که مشروبات الکلی را بصورت نامتعادل مصرف می کنند احتلام از بین میرود. و بتدریج ضعیف شده و نه-وط سحرگاهی هم ناپدید میشود. و فقط گاهی تحریکات غیرارادی بروز میکند که ظاهراً در نتیجهٔ تحریکات موضعی کانال ادرار بوسیله الکل است. سپس تقلیل «نعوظ» هنگام میل به آمیزش جنسی پدیدار می کردد. الکلی ها تصور می کنند که تقلیل توانائی مربوط به خستگی زیاد است. و در واقع کی که «دارای روحیه بد باشد» نمی تواند در جماع موفقیتی بدست آورد ولی در اشخاصی که دارای «روحیهٔ خوب» و توانائی باندازه کافی هستند، شوق به مشروب خوری اندیشه را دربارهٔ آمیزش جنسی محدود میسازد. حتی وقتی بازنی تنها باشند هرگونه بهانه ای را برای اجتناب از آمیزش جنسی پیدا می کنند. زیرا از «رسوا شدن» می ترسند. گاهی حضور زلی می تواند سبب تحریات جنسی شدید و حتی کششی به عمل جنسی گردد ولی از آنجا که «نعوظ» یا اصلا حاصل نمیشود یا کافی لیست و این تحریاث بزودی از بین میرود و گوئی، میل از درون خاموش میگردد. بجای احساس یا بهتر بگوئیم بجای احساس رضایت حتی پس از اطفاء شهوت هنگامیکه جماع با موفقیت انجام شود، در الکلی ها ضعف شدید و کوفتگی و خصومت لسبت به زن ظاهر می شود.

شدیدترین اختلالات پدیده های جنسی در روزهای اول پس از میخوارگی آشکار میگردد بدین معنی که شهوت و نعوظ، تقلیل مییابد و یا بطور کلی از بین میرود. هرچند در شبانه روز اول خصوصا بعد از خواب نعوظ، غیر ارادی ممکن است وجود پیدا کند، چنین تقلیل کلی توانائی، تا نابودی آشکار پدیدههای مستانه طول میکشد. باید خاطر نشان ساخت که الکلیها اغلب نقص جنسی خود را با گفتگو با سایر الکلیها در زمینه موضوعات جنسی ودر باره پیروزی های خیالی بازنها اتلافی میکنند. آنها در باره نیروی جنسی، زیادلاف زنی میکنند، ولی در موقعگفتگوی صریح با پزشک آشکار میشود که معمولا قضیه کاملا برعکس بوده است.

آنچه مسلم است ناتوانی یکی از مهمترین تأثيرات الكل است که در آدم معتاد ظاهر می گردد و شخص را با غرایزش بیگانه می سازد و طبیعی است این بیگانگی در شخصیت آدم معتاد دگرگونی هایی پدید می آورد.

در هر صورت باید پذیرفت الكل وظایف جنسی را در حد در خور اعتنایی تقلیل می دهد. خصوصا استعمال فراوان آبجو نیز تأثیر نامساعد روی وظایف جنسی بجای می گذارد.

در این جا یادداشتی در باره بك نفر بیمار می آوریم:

آقای «ك» بیمار ۳۲ ساله، تکنسین، تحصیل کرده و متاهل است. برای معالجۂ اعتیاد خود اقدام کرده است. هیچ وقت از چیزی ناراحتی نداشته است و در کودکی با هیچ چیز در میان همسالان خود مشخص نبوده، در سالهای جوانی خجول بوده، در باره دخترها زیاد فکر میکرده ولی با هیچ دختری دوستی نمیکرده است. روابط جنسی را از ۲۴ سالگی از آغاز تشکیل خانواده شروع کرده است. پس از عروسی متوجه شده که در حالت مستی عمل جنسی لنت بیشتری بار دست میدهد تا حالت هوشیاری. پس از ۲ تا ۳ گيلاس شراب خود را مسلمئن تر و قویتر احساس میکرد. تقریبا بطور مرتب قبل از آمیزش کمی مشروب میخورده است. پس از چند سال میل به صرف مشروبات الکی در دی ظاهر گردیده، در حالت مستی توانائی دی خوب بوده، تنها پس از روزهای زیاد مشروب خوری کمی دشوظ، ضعیف تر شده. بطوریکه پس از ده روز میخوار کی ان چند بار سعی کرده با زنش عمل آمیزش انجام دهد ولی بعلت بدی و نعوظ، موفق نشده است. در این چند روز اخیر دك، تقریبا همه روزه مشروب میخورد. ولی روابط جنسی در بین نبوده است. آرزوی داشتن آمیزش گاهی ظاهر میشده ولی فقط در فکرش، و نعوظ، نیز کاملا از بین رفته بود.

در الکلی ها پدیده انزال نیز از بین میرود. معمولا انزال پیش از وقت ظاهر میشود. در حالت مستی انزال مدتی حاصل نمیشود با اصلا از بین میرود. اگر آمیزش با موفقیت انجام گیرد ، آدم مست لنت کاملی از آن نمیبرد زیرا احساس طغیان شهوت از میان رفته

است.

تأثير الكل را روی میل جنسی شاعری با ظرافت کامل بیان کرده است. «برویم» در میخانه، امیال خویش را غرقاب کنیم.»

میل به آمیزش حیلی آسان از بین می رود و مصرف الکل بیش از سایر عوامل در این مورد مؤثر است. 

در سن بلوغ، در روابط جنسی، یکنواختی مشخصی ایجاد می شود ( در این مورد در بالا گفتگو کردهایم ) فکری که عبارت از عادت انسان به شرایط مشخصی است، که در آن شرایط آمیزش جنسی بوقوع می پیوندد. اگر در طی سالهای زیاد روابط محرمانه زندگی در اکثر موارد با حالت مستی بگذرد در این صورت پس از این مدت یکنواختی خاصی در عمل جماع در حالت هوشیاری بوجود میآید. و با قطع مصرف الکل چنان شخصی یکنواختی عادی را تغییر میدهد، و بهمین جهت است که پدیدههای جنسی تقلیل مییابد. این مطلب در باره آنهائی که در دوره قبل به معالجه خود اقدام کرده بودند، گفته میشود. آنها تصور میکنند که در این معالجه تقصیربگردن دارو و یا دیگران است. برای تشکیل بکنواختی جدید لازم است مدت زمانی بگندد تا در چنین افرادی توانائی بوجود آید.

استعمال مکرر الکل میتواند سبب تغییر در غدد جنسی گردد و تأثیر منفی در اولاد بگذارد. اگریدران و مادران میخواهند که فرزندان سالم داشته باشند در دورهای که احتمال باروری میرود، و یا زمانی که زن حامله است و یا بچه شیر میدهد باید کاملا از مصرف مشروبات الکلی پرهیز کنند.

در سال ۱۸۹۸ کشف شد که در اشخاص معتاد به الکل مجاری نطفه تغییر ماهیت داده و در آنها گوشت نو بالا میآید، پزشکان بعدی کشف کردند که مسمومیت مزمن حاصله از مصرف الکل موجب تقليل وظایف هورمونی غدد جنسی میشود. ولی حداکثر تولید هورمون های جنسی مربوط به ۲۵ تا ۳۵ سالگی است و بتدریج مقدار آنها در ارگانیزم تقلیل مییابد. چنین تقلیلی تا ۶۰ سالگی روی میدهد و پس از آن خاموشی هرچه سریعتر وظایف غدد جنسی آغاز میشود. در الکلیها چنین تغییری در سنین جوانتر روی میدهد. جای تعجب نیست در میان آنها اغلب به اشخاصی که دارای عضلانی سست و شل و موهای ضعیف که موهای تن زنان را بیاد می آورد، برخورد میشود.

آمار نشان میدهد مادرانی که از اعتیاد به الکل رنج میبرند يك سوم نوزادانشان نارس و بلا چهارم مرده بدنیا می آیند. اکثر کودکانی که از چنین مادرانی متولد میشوند باید از شیر مادر تغذیه نکنند. این عبارت: کودکان یکشنبه  در فرانسه متداول است. کودکانی را که از لحاظ جسمانی و روحانی ضعیف اند و در حالت مستی بارور شده اند چنین می نامند. چند سال پیش در آلمان فدرال ۱۴۹ کودك مورد تحقیق قرار گرفت کودکانی که پدر و مادرشان الکلی بودهاند. معلوم شد که این کودکان دیرتر شروع به راه رفتن وحرف زدن کردند و از لحاظ رشد جسمانی از همسالان خود عقب تر بودند. آنها از سردرد و دل درد شکایت داشتند و حالت سرگیجه و غش نیز در آنها مشاهده گردید در اکثر نقص فکری آشکار بود. آنها در دبستان بد درس میخواندند. نباید فراموش کرد کودکی که در خانواده میخواره تربیت میشود به علت لاابالی گری اولیای خود غذای کافی و پرارزش نمیخورد و در عیش و نوش پدر یا مادر و یا هر دو نفر آنها حضور پیدا کرده و پیش خود تصوراتی میکند، بدون کنترل از وقت آزاد خود استفاد می کند اینها در دایره فهم و اندیشهٔ کود; نمی توانند بی تأثیر باشند.

گاهی از اشخاصی که مشروب میخورند، شنیده میشود که میگویند: «دوستی دارم که یاد عمر است مشروب میخورد و هر روز هم عمل جنسی انجام میدهد.

این مطلب بسی تردیده اغراق محض است، امکان دارد اثرات منفی مشروب خواری در عدهای قلیل، دیرتر ظهور کند، اما مسلماً این دیر ظهور کردن از چند ماه فراتر نخواهد رفت گذشته از این چنین اشخاصی خیلی کم اند. اکثر مصرف کنندگان مشروبات الکلی بسرعت بسوی ضعف پدیده های جنسی میروند ولی باید بخاطر داشت که توانائی نباید قبل از سن کهولت از بین برود. مواردی هست که مردی در سن صد سالگی یا بالاتر صاحب فرزند شده است ولی در میان الکی ها تقریباً از شصت سالگی به بالا دیده نشده زیرا ادامه زندگی آنها معمولا پائین تر از این سن است!

شکی نیست که استعمال مکرر مشروبات الکی در روی عمل جنسی مردان تأثیر بد می گذارد. منتها این اختلالاتی که مربوط به خصوصیات ارگانیزم فردی هستند دیر یا زود ظهور خواهند کرد. پس میخوارگی مرتب چنین تأثیر منفی روی اعمال جنسی میگذارد.

«ب. م . سه گال» می نویسد: «زنانی که از اعتیاد به الکل رنج می برند، اغلب نسبت به عمل جنسی بی علاقه و یا متنفرند، در آنها اطفاء شهوت وجود ندارد و یا خیلی ضعیف است و دورهٔ قاعدگی آنها نامنظم است . تمام این اختلالات اعمال جنسی در نتیجهٔ بی بند و باری و خونسردی و لجام گسیختگی بیرون میکند که موجب اختلاف با اطرافیان نیز میشود.

اعتیاد به الکل بتدریج با گذشتن از مرحلهٔ میخوارگی زندگی، یعنی استفاده از مشروبات الکی در هر فرصتی به بهانهٔ اتفاقی یا لبی تر کردن ظهور میکند. هر خانواده ای که در ان مشروب خوری رواج پیدا کند آن خانواده نمی تواند دوام و قوامی داشته باشد و شرایطی برای تربیت فرزندان ایجاد کند. میخوارگی یکی از علل اصلی تجزیهٔ خانواده ها است. همهٔ محققین اتفاق نظر دارند که اعتیاد به الکل و میخوارگی یکی از دو نفر زن یا شوهر و یا هردوی آنها، سرانجام کار را به طلاق می کشانند.

مسلم است کسی که عادت به صرف مشروبات الکلی پیدا کرد به تنهائی نمی تواند از آن رهائی یابد. کوشش خود داری از مصرف الکل بمدت زیاد در چنان شرایطی غیر ممکن است. تدابیر احتیاطی اعتیاد به الکل به منزلهٔ پیشگیری از پیری پیش از موقع و از کار افتادن پیش از موعد توانائی جنسی است. تحقیقات پزشکان نشان داده که در بسیاری از مواقع انصراف کامل از مشروبات الکلی سبب برقراری عمل جنسی مختل شده، میگردد و برای معالجه معتادین به الکل وسائل گوناگونی بکار میرود که نه تنها میل به مشروب را از بین میبرد بلکه تاثیر شایسته ای، در برقراری مجدد عمل جنسی می گذارند.

اصل مبارزه علیه میخوارگی و اعتیاد بدان ، میل رهائی خود شخص از آن است. امید به اینکه الکل میتواند قدرت جنسی را بیشتر کند خیال خامی بیش نیست. فقط الكل سبب ضعف قوة د باه» و حوادث ناگوار در زندگی زناشوئی و تجزیه و انحلال آن میگردد و بس.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.