چه دلایلی باعث طلاق های امروزی شده است؟
تمامی دختر و پسرهایی که در شرف ازدواج هستند، تنها و تنها به خوشبختی در زندگی مشترک فکر می کنند و هیچ یک از جوانان برای طلاق گرفتن، ازدواج نمی کند. بنابراین نباید تلنگر آمارهای طلاق سازمان ثبت احوال هنگامی که آمار ازدواج و طلاق سال ۱۳۹۶ را منتشر نمود را از یاد ببریم.
بر اساس این آمار، شمار طلاق ها تقریباً صد و هفتاد و پنج هزار مورد در سال 96 بوده که بیشترین تعداد ازدواج به ثبت رسیده در تاریخ کشور است. در این میان، یک پرسش خیلی مهم این است که چرا؟ دختر و پسرهایی که در شرف ازدواج هستند باید چه کار کنند که در آینده نزدیک وارد این آمار نشوند؟ راهکار، خیلی هم سخت نیست فقط یک مقدار دقت بیشتری لازم دارد.
ازدواج بدون شناخت کامل یکدیگر
ازدواجی که بدون داشتن آگاهی لازم از خود و شخص مقابل باشد، نخستین علت برای به وجود آمدن مشکلات در زندگی مشترک است، زیرا زمانی که دختر یا پسر از خصوصیات فردی و شخصیتی خودش شناخت کافی را نداشته باشد، نمی تواند چشم انداز خوبی از هدف ها و برنامه هایش رسم کند.
طبیعی است هنگامی که در لحظه حساس تصمیم گیری برای ازدواج قرار می گیرد وقتی خودش را خوب نمی شناسد، نمی داند که چه چیزی می خواهد و در آخر ناتوان از مشخص کردن ملاک های درست برای انتخاب همسر می شود.
وقتی یک نفر ملاکی برای برآورد و سنجش فرد مقابل را نداشته باشد چطور می تواند او را آزمایش کند؟
به چه صورت است که ما برای سنجش یک نمره درسی در مدارس و دانشگاه ها امتحان، طراحی و اجرا می کنیم اما برای این تصمیم و انتخاب با اهمیتی بر پایه حدس و گمان، شنیده ها و ظاهر و احساس عمل می نماییم؟! تعداد زیادی از دخترها و پسرها به هیچ عنوان اطلاعاتی نسبت به جنس مخالف ندارند و نمی دانند که خصوصیات شخصیتی، سلایق، انتظارات و دیدگاه های شخص مقابل آن ها با آن ها تفاوت دارد، در این صورت آن ها را با نظر خودشان مورد سنجش قرار می دهند و دقیقاً همین لحظه است که نتیجه درست و منسب حاصل نمی شود و این یعنی آغاز اختلافات و ناسازگاری ها.
یاد نداشتن مهارت های کسب تفاهم
دومین علت شکست خوردن یک ازدواج، دارا نبودن مهارت های کافی از طرف زن و شوهر است. همان گونه که اگر یک کارگر بدون داشتن ابزار لازم وارد محل کار گردد، نمی تواند کارش را به درستی انجام دهد، یک زن و شوهر هم اگر بدون داشتن مهارت و توانایی های لازم در حیطه ارتباطی و حل مسئله وارد زندگی مشترک شوند این توانایی را نخواهند داشت که با یکدیگر ارتباط تأثیرگذار برقرار کنند و در نتیجه به جای این که مشکلات حل شوند روز به روز سخت تر و بزرگ تر خواهند شد.
زن و شوهرها برای این که یک ارتباط رضایت بخش داشته باشند می بایست از مهارت های زندگی مثل صحبت کردن، گوش فرادادن و توانایی حل موضوع آگاهی داشته باشند چون بروز مشکل و اختلاف سلیقه در زندگی مشترک یک مسئله طبیعی است اما نکته دارای اهمیت مدل برخورد با این مشکلات است.
در زندگی مشترک، صحبت کردن به عنوان یک راهکار مهم در ازدواج موفق تلقی می شود. زوج هایی که زیاد اهل صحبت کردن می باشند، توانایی حل مشکل را هم دارند.
نداشتن حس مسئولیت پذیری
سومین علت شکست در ازدواج و رسیدن به طلاق در چند سال اخیر، نداشتن بلوغ فکری و عاطفی و کم شدن قابل توجه احساس مسئولیت پذیری در میان جوانان شده است و به نظر می آید که هر اندازه شرایط ازدواج و انتخاب همسر، انتخاب شغل و اداره زندگی مشترک سخت تر و مشکل تر شده است، به همان میزان وابستگی اشخاص به خانواده های خود بالاتر رفته است چون حس می کنند که به تنهایی از پس این مسئولیت سنگین بر نمی آیند. به مرور این نداشتن استقلال موجب می شود که شخص قسمتی از مسئولیت خود را به گردن خانواده و دیگران می گذارد و به محض این که در تنگنا قرار می گیرد به جدایی فکر می کند.
ازدواج تنها به خاطر عاشق شدن
مورد چهارم و یکی از با اهمیت ترین مسائل بالا رفتن آمار جدایی در این سال ها، ازدواج های نامناسب و ناهمگون بوده است. نکته قابل توجه اینجاست که در یک ازدواج نامناسب حتی اگر مهارت آموزی هم صورت پذیرد، باز هم نتیجه عوض نمی شود زیرا این دیوار از پایه خراب است. در نخستین مورد به نداشتن شناخت اشاره نمودیم، در این قسمت هم تکرار می کنم که نداشتن شناخت کافی موجب انتخاب نادرست می شود و این که گاهی اوقات از دختر و پسری که هنوز در انتخاب کردن و خریدن لباس خود نمی توانند به شخصه تصمیم گیری کنند، توقع داریم در انتخاب همسر درست عمل نمایند زیاد منطقی نیست و می بایست به این باور برسیم که به قطع یقین افراد برای این انتخاب به کمک و همراهی نیاز دارند تا بتوانند به فهم درستی از ازدواج برسند و خود را درگیر انتخاب های احساسی و عجولانه نکنند.
اکنون که به چه صورت به این دختر یا پسر باید کمک کنیم، می تواند سرنوشت ساز باشد. در خیلی از موارد حتی خانواده ها هم درک و مهارت های لازم را برای این کار ندارند یا این که به جای این افراد تصمیم گیری می کنند. توضیح ارزش ها و ملاک های درست انتخاب همسر برای جوانان و فراهم نمودن امکانات و مراکز تخصصی به جهت راهنمایی و مشاوره قبل از ازدواج یک امر انکار ناپذیر است و اگر خواسته باشیم کار مناسبی در این پروسه انجام دهیم احتیاج است که قانون و مقررات سازمان ها و نهادهای ذی صلاح موضوع ازدواج هم به موازات نیازهای جامعه خود را به روز کنند.