#


کنجکاوی و تخیل در چه سنی در کودکان به وجود می آید؟

17 ژوئن 2018 بدون نظر 1493 بازدید

کنجکاوی و تخیل در چه سنی در کودکان به وجود می آید؟

No votes yet.
Please wait...

حس کنجکاوی طفل در این سن فوق العاده شدید است

طفل آنچه را می بیند میخواهد بداند چیست. قوه تخیل بسیار زیاد است ، صغری و کبرائی میچیند سپس نتیجه میگیرد، همه چیز را با خود مرتبط میداند ، هنگامیکه صدای قطاری را میشنود، فورا میخواهد بداند آیا روزی سوار قطار راه آهن خواهد شد. هنگامیکه صحبت از مرض و کسالتی میشود او باین فکر می افتد و آیا آنرا خواهد گرفت.

مختصری تخیل خوب است

وقتی طفل سه یا چهارسالهای حکایت و قصه جعلی و بی اساسی را بیان میکند، در واقع، بأن معنائی که ما بزرگسالان فکر میکنیم، دروغ نمیگوید . قوه تخیلش در نظر او بسیار روشن و حتیقی جلوه میکند. درست نمیداند که حقیقت کجا تمام میشود و غیر حقیقت و موهوم از کجا شروع میگردد. بهمین علت است که طفل بی نهایت دوست دارد برایش قصه های خوانده یا گفته شود و بهمین علت است که طفل از تماشای فیلم سینما میترسد لذا نباید او را بسینما برد زیرا وقایع فیلم را حقیقی میپندارد.

تا آنجا که طفل اجتماعی است و با سایر اطفال بخوبی میجوشد. اگر گاهی احیانا داستانهایی از خود ببافد لزومی ندارد بر سر این موضوع جنجالی بپا کنید و او را ناراحت سازید و با نگرانی خود راه دهید. ولی از طرف دیگر اگر طفلی است که قسمت عمده وقت هر روز خود را صرف گفتن حکایاتی درباره دوستان موهوم و ماجراهائی خیالی مینماید (البته نه بعنوان شوخی و بازی بلکه بطوریکه این داستانها را خودش باور میکند)، این سئوال مطرح میشود که آیا زندگی حقیقی و واقعیش بحد کافی ارضاء کننده و لذت بخش میباشد ؟ درمان این حالت تا اندازهای مربوط به آنست که کودکان هم سنی برایش پیدا کنید که با آنها بازی نماید و از وجود آنها لذت ببرد. سئوال دیگر آنست که آیا روابط و مناسبات و همچنین مصاحبت طفل با والدینش بقدر کفایت راحت و بدون قید و بند میباشد . شک نیست که طغل محتاج نوازش و بغل شدن است. لازم است طفل هم در مکالمات دوستانه و شوخیهای والدین شرکت داشته باشد . اگر اشخاص بزرگی که در حول و حوش طفلند گوشه گیر باشند و با او چندان حشر و نشری نکنند. همانطور که شخص گرسنه دائما خواب غذا می بیند این طفل نیز ، بعلت محرومیت ، همواره دوستان هم سنخ و هم باز بهای همرنگ و موافق را در نظر مجسم میسازد، اگر والدین دائما با طفل مخالفت نمایند و از او ایراد بگیرند، طفل برای توجیه کارهای شیطنت آمیزی که انجام داده است (با میل دارد انجام دهد) شخص موذی و شریری را که وجود خارجی ندارد ولی زائیدۂ فکر و توهم او است مسئول قرار میدهد. اگر طفل، مخصوصا در حدود چهار سالگی ، فقط در عالم خیال و توهم زندگی می کند و با سایر کودکان سلوک وتوافقی ندارد، طبیب متخصص امراض روانی کودکان باید بتواند علت این نقص را پیدا کند.

گاهی اوقات مادری که خود همیشه در عالم خیال و توهم زندگی میکرده است از اینکه فرزند خود را نیز خیالباف می یابد بسیار مسرور است و سعی میکند برای او قصص وحکایات زیادی بگوید سپس هردو ( مادر و فرزند) ساعات متوالی را با یکدیگر در عالم خیال و در سرزمین پریان میگذرانند. داستانها و حکایات خیالی که سایر اطفال برای او تعریف میکنند حتی بدتر از قصدهای مادر می باشد. باین ترتیب طفل از زندگی واقعی و واقعیات زندگی متدرجه دور و بر کنار میشود و بالنتیجه بعدها برای تطبیق خود با دنیای واقعیات بسختی و مشقت دچار خواهد شد. البته منظور من آن نیست که مادر باید از گفتن داستانهای خیالی و حکایات جن و پری بکلی پرهیز نماید، بلکه مقصود من آن است که این داستانها باید ملایم و خفیف باشد.

چرا طفل بزرگتر، دروغ میگوید ؟

دروغگوئی طفل بزرگتر برای فریب دیگران، مسئله دیگری را مطرح میکند. اولین سؤال آنست که طفل چه اجباری برای دروغ گفتن دارد ؟ هر کس ، چه بزرگی و چه کوچک ، گاهی به بن بستی گرفتار میشود که تنها راه نجات را در گفتن دروغ کوچکی مییابد و این قضیه نباید موجب هراس و وحشتی گردد.

هیچ طفلی فطرتا فریب دهنده و منقلب نیست. اگر او همیشه و منظم دروغ میگوید دلیل آنست که او بنحوی از انحاء تحت فشار شدیدی قرار گرفته است. مثلا اگر طفلی در انجام کارهای مدرسه و درس و مشق عقب است و در این باره دروغ میگوید، بعلت آن نیست که بدرس و مشق اهمیت نمیدهد، بلکه برعکس همین دروغ گفتن نشانه آنست که طفل برای دروس و تکالیف مدرسه اش اهمیت زیادی قائل است. آیا تکالیف و کارهای مدرسه برای طفل بسیار مشکل و دشوار است؟ آیا طفل نگرانی و دلواپسی های دیگری دارد که نمی تواند فکر و حواس خود را جمع نماید ؟ آیا والدینش میزان و معیار سنجش شایستگی و خوبی طفل را خیلی بالاتر از حدود توانائی او قرار داده اند. نکته مهم و وظیفه اساسی در این مورد پیدا کردن عیب وعلت اصلی است که باید با کمک و همکاری معلم، معلم راهنمای مدرسه، روانشناس مدرسه و یا متخصص امراض روحی انجام گیرد. بهیچوجه لزومی ندارد خود را نسبت بدروغگوئی طفل به نفهمی بزنید یا تجاهل نمائید . شما ممکن است در نهایت ملایمت و ملاطفت بطفل بگوئید و تو مجبور نیستی بمن دروغ بگوئی. بهتر است علت گرفتاری و مشکلاتت را بگویی تا ببینم چه میتوانم برایت بکنم.، ولی طفل فورا قادر نخواهد بود جواب شما را بدهد زیرا اصولا خودش نیز علت آنرا نمیداند . حتی اگر خودش هم قسمتی از علل نگرانی هایش را بداند ، نمی تواند تمام آنها را ناگهان بزبان آورد و بیرون بریزد . این قضیه محتاج وقت و شناسائی روحبه طفل است.

No votes yet.
Please wait...
برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *