#


جیران در آبادان

جیران در آبادان
4 مارس 2017 بدون نظر 1053 بازدید

جیران در آبادان

No votes yet.
Please wait...

جیران در آبادان

جیران به تازگی هفت ساله شده و متولد تبریز است.دوهفته است به خاطر ماموریت پدرش آقای بهادری به آبادان آمده اند.جیران و دختر همسایه شان فاطمه که او هم هفت ساله است به یک مدرسه می روند.راه مدرسه ی آنها ازخیابانی که دوطرفش درخت های بسیار بلند و سبز دارد می گذرد یک روز که از مدرسه به خانه بر می گشتند جیران پرسید:این درخت چیست؟شهر شما چقدر از این درخت ها دارد.فاطمه گفت:این ها خرما هستند شما در شهرتان از این درخت ها ندارید؟

جیران گفت:نه من تاحالا درخت خرما ندیده بودم.چقدربلند هستند حتما چیدنشان کار سختی است.فاطمه گفت:دوست داری وقت برداشت خرما با ما به نخلستان بیائی و از نزدیک ببینی؟جیران گفت:نخلستان چیست؟فاطمه جواب داد:به درخت خرما نخل و جایی که نخل های زیادی هست را نخلستان می گویند.وقتی به خانه رسیدند.جیران از مادر پرسید:چرا در تبریز درخت خرما نیست؟مادر گفت:هرشهری مناسب آب و هوایش درخت و میوه های مخصوصی دارد.خرما موز و نارگیل از میوه هایی هستند که در شهرهایی مثل آبادان اهواز و خرمشهر که آب و هوای گرم و مرطوب دارد و پرورش می یابند.در شهرما تبریز که آب و هوای معتدل دارد انگور پرورش می دهند به دشت های انگور تاکستان می گویند.در کوه های سهند سبلان نیز پرورش زنبور عسل رایج است.به خانه های زنبور عسل کندو می گویند.جیران با خودش فکر می کرد امروز دانستنیهای جدیدی درباره ی شهرش تبریز یاد گرفته است که می تواند برای فاطمه تعریف کند.
نام قهرمان قصه:جیران
مکان قصه:شهر آبادان
زمان قصه:روز
پیام قصه:هرشهری میوه درخت و خوراکی های مخصوص خودش را دارد.
عناصرقصه:فاطمه درختان خرما مادرجیران
جیران نامی است دخترانه و ترکی به معنای آهو

No votes yet.
Please wait...
برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *