#


چگونه باید با اطفال رفتار کنیم؟

17 ژوئن 2018 بدون نظر 1797 بازدید

چگونه باید با اطفال رفتار کنیم؟

No votes yet.
Please wait...

طفل کاملا قابل انعطاف است و این نکته مهمی است

طفل یک ساله آنچنان به تجسس و اکتشاف دنیا و محیط خود علاقمند و مشتاق است که برایش مهم نیست از کجا شروع نماید و بکجا ختم کند . حتی اگر کاملا شیفته و جدب مثلا یک حلقه کلید شده باشد، می توانید با دادن یک چیز جالب دیگری بطفل مانند تخم مرغ بهم زن، فکر اورا از حلقه ایده منحرف نمائید. این قابلیت انعطاف فکری طفل، برای والدین کاردان و عاقل وسیله بسیار مفید و موثری است که طفل را بخوبی هدایت و رهبری نمایند.

خانه را برای اطفال فعال وشیطان نظم و ترتیب دهید

هنگامیکه مادری توصیه میشود که طفل بزرگتر از آن شده است که دیگر در گهواره با قفس بازی، بازی نماید و باید آزادانه در اطاق بگردد و خود را مشغول سازد ، مادر با قیافه ناراحتی اعتراض می کند که : «ولی من میترسم بچه ام بخودش آزار وصدمه بزند، یا حداقل تمام خانه را بهم بریزد. بهر حال دیر یا زود بچه را باید آزاد گذاشت تا در اطاق براحتی بگردد و بازی نماید. اگر در ده ماهگی اینکار میسر و مقدور نیست لااقل در پانزده ماهگی که طفل راه میافتد ، اجباری است . چون کنترل و نگاهداشتن طفل در محل معینی ، از این ببعد ، کار ساده ای نخواهد بود بعلاوه در هر سنی که بطفل آزادی عمل در خانه بدهید ، ناچارید تغییرات و نظم و ترتیبی با نحا بدهید . پس چه بهتر که اینکار را وقتی انجام دهید که طفل آمادگی و تمایل داشته باشد.

بچه نحو ازصدمه زدن طفل بخود و یا ضایع کردن و شکستن اثاثیه منزل جلوگیری میکنید و قبل از هرچیز ، تغییرات و نظم و ترتیب اطاق باید طوری باشد که طفل مجاز باشد که با سه چهارم اشیاء و اثاثیه ای که در اطاق هست و میتواند بانها دسترسی یابد، بازی نماید و فقط یک چهارم بقیه اطاق منطقه ممنوعه باشد . در حالیکه اگر طفل را از دست زدن و بازی کردن با سه چهارم اشیاء اطاق محروم و ممنوع کنید ، بدون شک موجبات عصبانیت خود و او را فراهم نموده اید . بعبارت دیگر، اگر در اطاق اشیاء قابل بازی کردن فراوان باشد ، طفل باشیاء دیگر دست نخواهد زد. در واقع، منظور آنست که اثاثیه شکستنی مانند جاسیگاری ، گلدان و سایر لوازم زینتی را از روی میز و طاقچه های کوتاه بردارید و در محل های بلندتری که برای طفل قابل دسترسی نباشد قرار دهید کتب خوب و قابل استفاده را از طبقات پائین قفسه کتاب بردارید و بجای آنها مقداری مجله و روزنامه قرار دهید . کتب قابل استفاده را خیلی محکم بغل هم بچینید تا طفل نتواند آنها را بیرون بکشد. در آشپزخانه، دیگ و ظروف نشکستنی را در طبقه اول قفسه ظروف ، نزدیک کن آشپزخانه بگذارید و ظروف چینی و مواد غذائی را بالاتر از دسترس طفل قرار دهید . مادری کشوی پائینی یک میز تحریر را از لباسهای قدیمی و کهنه ، اسباب بازیها و سایر اشیاء جالب پر میکرد و اجازه میداد که طفل با رضایت و حظ کامل آنرا باز کند و داخل آنرا جستجو کند و همه چیز را بیرون بریزد و دوباره بجای اول برگرداند.

چه باید کرد تا طفل به بعضی از اشیاء دست نزند؟

این مطلب، از مهمترین مسائل و مشکلات دور؛ یک تا دو سالگی است. همیشه چیزهائی در منزل وجود دارد که باید به طفل یاد دهید به آنها دست نزند. مثلا، همیشه چراغ روی میز قرار دارد و طفل نباید بند آنرا بکشد یا میزرا بحر کت در آورد. هرگز نباید باجاق داغ دست بزند، با گاز اجاق را باز نماید و نباید روی در گاه پنجره برود.

ابتدا فقط گفتن «نه» و «نکن» کافی نیست

در اوایل ، فقط با گفتن کلمه «نه» یا «نکن» نمی توانید طفل را از دست زدن به چیزی ممانعت کنید. حتی در مراحل بعدی نیز تأثیر گفتن دنه، بستگی بعوامل مختلفی دارد : اولا بلحن صدای شما ، ثانیا چند وقت یکبار آنرا بکار میبرید ، ثالثا نهی کردن طفل واقعا جدی است و گفتن کلمات نه و نکن، تأثیر چندانی در نهی کردن طفل ندارد مگر اینکه طفل از روی تجربه معنی آنها را بدرستی بفهمد و در عین حال شما هم واقعا در گفتن آن جدی باشید . هرگز از گوشه اطاق با لحن مبارزه جویانه ای بطفل نگوئید رنکن،، زیرا این طرز گفتن، طفل را مردد میکند و با خود خواهد گفت : « آیا یک بچه ترسوئی باشم و هرچه مادر میگوید انجام دهم ، یا مرد باشم و بند چراغ را بکشم ؟، فراموش نکنید که طبیعت، درونی طفل، او را تحریک میکند و با فشار می آورد که همه چیز را امتحان و تجربه کند و با هر گونه راهنمائی و امر و نهی مخالفت نماید.

به احتمال قوی، طفل در حالیکه چشمش را بشما میدوزد تا ببیند تا چه حد عصبانی میشوید، به بند چراغ خود را نزدیک میکند. در دو سه مرتبه اول که طفل قصد دارد بند چراغ را بگیرد، بهتر است فورا بطرف او بشتابید و او را بقسمت دیگر اطاق ببرید . در عین حال ، میتوانید باو بگوئید که به بند چراغ دست نزن، ، تا بدین وسیله نیز درک معنی این کلمه را شروع کرده باشد. بلافاصله یک مجله و یا جعبه سیگار خالی و هر چیز دیگر برا که جالب و بی خطر باشد. بدستش بدهید، دادن یک جغجغه یا اسباب بازی دیگری که طفل ماههای متوالی است با آن بازی میکند و از آن خسته و سیر گشته است بهیچوجه مفید فایده نخواهد بود و باعث انصراف طفل از گرفتن بند چراغ نخواهد شد.

فرض کنید چند دقیقه بعد مجددأ طفل بطرف چراغ برگردد ، طفل را فورا، با قطعیت و با نهایت لطف و گشاده رویی مجددا از چراغ دور کنید و بنحوی از انحاء از آن منصرفش نمائید. در عین حال که طفل را از چراغ دور میکنید با گفتن کلمه «نه! نکن!» یا دست نزن، عمل خود را خوب و شایسته جلوه دهید. مدت یکی دو دقیقه در کنارش بنشینید و طرز بازی کردن با اسباب بازی جدید را باو باد دهید. اگر لازم و ضرور تشخیص میدهید، ممکن است این مرتبه بند چراغ را از دستش خارج کنید و حتی طفل را بکلی از اطاق بیرون ببرید. بدین وسیله، شما باو بفهمانید و ثابت میکنید که در عقیده خود مبنی بر اینکه چراغ اسباب بازی نیست مطلقه مصمم و راسخ هستید . این طرز رفتار شما، ازوقوع هر گونه ناراحتی از قبیل : تردید ، مجادله و جر و بحث ، گرفتن قیافه عبوس ، سرزنش وتحقیر طفل که اصولا بی نتیجه میباشد و شاید باعث گستاخی و پرروئی طفل گردد، جلوگیری خواهد نمود.

شما ممکن است ادعا کنید که : «طفل باین طریق چیزی یاد نخواهد گرفت مگر بار بیاموزم که اینکار بد است و عدم اطاعت از دستورات مادر شایسته نیست . البته ! ولی او مطمئنا یاد خواهد گرفت . در واقع ، بطریقی که در فوق بیان کردم، طفل بهتر مطلب را درک میکند و آسانتر آنرا خواهد پذیرفت. هنگامیکه شما مخالفت خود را از آن طرف اطاق بوسیله جنباندن و حرکت انگشت خود بطفلی که هنوز نمیداند معنی دنکن ، واقعا چیست ابراز مینمائید ، عصبانیت شما ، طفل را بجهت مخالف و لجبازی منحرف خواهد کرد و او را وا میدارد که شانس خود را در عدم اطاعت از دستورات شما امتحان کند. حتی اگر طفل را بگیرید و در مقابل خود نگاه دارید و نصیحهتش کنید ، باز هم نتیجه مثبت و بهتری عاید نخواهد شد . زیرا در هر حال شما این فرصت و مجال را بطفل نمیدهید که از روی میل و رغبت تسلیم گردد و با قضیه را فراموش نماید. یعنی در نتیجه رفتار شما، طفل فقط دو راه در پیش خواهد داشت و ناچار است یا مفتضحانه تسلیم گردد و با علم مخالفت و مبارزه را بر علیه شما برافرازد.

من زنی را بنام خانم تا بیاد میاورم که شکایت میکرد که دختر شانزده ماهه اش حرف نشنوی است . در همین اثنا دخترش سوزی» که دختر کی زیبا و نسبتأ جسور بنظر میرسید ، قدم زنان وارد اطاق گردید. بلافاصله خانم «ت، نگاه مخالفت آمیزی باو کرد و گفت: سوزی ! یادت باشد که نزدیک رادیو نروی سوزی که تا این موقع بهیچوجه در فکر رادیو نبود و مسلما با تذکر مادر رادیو بیادش آمد، با ملایمت و باهستگی بسوی رادیو حرکت کرد. خانم دت، وقتی فرزندانش یکایک و بتدریج بزرگ میشوند و علائم کسب استقلال از خود نشان میدهند ، دچار وحشت و ترس شدیدی میگردد . این خانم از این میترسد که مبادا قادر بکنترل آنها نباشد. لذا بعلت این ناراحتی، مسائل جزئی و کوچک را که جر و بحث و مشاجره کردن درباره آنها اصولا ضرورتی ندارد بزرگی مینماید و هیاهوی زیادی درباره آنها برپا میکند.

رفتار این مادر، عینا مانند عکس العمل شخصی است که مشغول یاد گرفتن دوچرخه سواری باشد و ناگهان سنگ بزرگی را روی جاده در جلوی خود ببیند . این شخص آنچنان وحشت زده و عصبی میشود که فرمان را از هولش مکرر براست و چپ میچرخاند تا از کنار سنگ رد شود ولی بر خلاف انتظار، درست بهمان سنگ اصابت میکند.

همین مثال را در مورد بچه ای فرض کنید که میخواهد باجاق روشن و داغی نزدیک شود . هیچ مادری نمی تواند راحت و آرام بنشیند و فقط با لحن مخالفت آمیزی طفل را از نزدیک شدن باتش نهی کند و بگوید که : «نه به آنجا نرو …… ، بلکه برعکس ، مادر فورا و با عجله از جا برمیخیزد و طفل را از نزدیک شدن باتش ممانعت مینماید . این طریقه و روشی است که بطور غریزی و طبیعی در مادر موجود است . یعنی اگر مادر واقعه قصد داشته باشد طفل را از انجام کاری نهی کند باین نحو عمل خواهد کرد ، وگرنه جر و بحث کردن با طفل و جنگ اعصاب راه انداختن بی فایده خواهد بود.

وقت زیادی صرف کنید و یا در کار خود ماهر و مسلط باشید

مادر یک بچه یک سال و نه ماهه ای ، فرزند خود را هر روز بدکان بقالی برای خرید میبرد . ولی شاکی است که فرزندش بجای آنکه همراه او و پا بپایش راه بیاید دائما در پیاده رو اینطرف و آنطرف میرود و از پله های جلو خان هر خانه ای در بین راه بالا میرود . هرچه مادر، طفل را بیشتر صدا میزند ، طفل آهسته تر راه میاید و بیشتر تاخیر میکند . وقتی مادر بر سر او داد میزند و سرزنشش مینماید ، طفل بسمت مخالف مسیر اصلی راه میافتد . مادر ازاینکه فرزندش یک بچه بد اخلاق و بد رفتاری میشود ، احساس ناراحتی و دلواپسی میکند . چنین طفلی در شرایط فعلی، یک طفل بد اخلاق و بد رفتاری نیست، ولی ممکن است اخلاق و رفتار مادر ، طفل را بالمال ببچهای بد اخلاق و ناراحت تبدیل کند. سن طفل آنقدر نیست که دکان بقالی را بخاطر بسپرد. طبیعت درونیش باو تکلیف میکند که : «ببین در آن پیاده رو چه خبر است ؟ آن پله ها را تماشا کن ! ، وقتی مادر صدایش میزند ، احساسات درونی طفل اورا تحریک میکند که بزرگی و شخصیتی از خود بروز دهد . مادر چه می تواند بکند و اگر مادر مجبور است فورا خود را بدان برساند ، می تواند طفل را در درشکهاش بگذارد و بسرعت آنرا براند . ولی اگر مادر ، طفل را بعنوان گردش همراه خود بیرون میبرد ، باید لااقل چهار برابر مدتی که به تنهائی بدکان میرفت وقت صرف نماید و اجازه دهد طفل از مسیر مستقیم خارج شود و گاهی باین طرف و آنطرف برای تجسس و اکتشاف برود. اگر مادر قدری آهسته تر حرکت کند، طفل هرچند دقیقه یکبار می خواهد کرد خودش را باو برساند.

در اینجا مثال دیگری میزنم: فرض کنید وقت خوردن ناهار است ولی فرزند کوچک شما با نهایت لذت و شادمانی مشغول خاک بازی است و در خاک و کثافت میلولد و شما به او بگوئید : «دیگر بس است ، حالا وقت رفتن بخانه است . اگر این عبارت را با لحنی که معنی آن این باشد که : د بیشتر از این نباید تفریح و بازی کنی، ادا کنید ، بدون شک با مقاومت و مخالفت طفل مواجه خواهید شد . ولی اگر در نهایت لطف و گشاده رویی بگوئید که : «بیا از پله ها بالا برویم، ، این دعوت ممکن است نظر و علاقه او را جلب نماید. ولی فرض کنید طفل در آن روز فوق العاده خسته شده باشد و بهانه گیری کند و هیچ چیزی در داخل منزل چنگی بدلش نزند و نظرش را جلب نماید و نسبت برفتن بخانه بد عنقی و مخالفت کند ، در این صورت اگر من بجای شما باشم ، او را بغل میکنم و بداخل منزل میاورم ، ولو اینکه داد و فریاد کند و یا مانند حیوانی لگدپرانی نماید . البته این عمل را با نهایت اطمینان و تصمیمی راسخ انجام خواهید داد ، مثل اینکه بار بگوئید : « من میدانم که تو امروز خسته هستی و اوقاتت تلخ است ، ولی وقتی مجبور برفتن هستیم، ناچار باید برویم.» هرگز طفل را سرزنش ننمائید ، زیرا سرزنش، طفل را بخطای خود متوجه نخواهد کرد. هرگز با طفل جر و بحث نکنید ، زیرا این عمل نه فقط تغییری در عقیده و طرز فکر طفل نمیدهد، بلکه باعث عصبانیت و خود خوری شما خواهد شد. طغل کوچکی که ناراحت شده و صحنه ای بپا کرده است ، از اینکه حس میکند مادرش بدون عصبانیت بخوبی میداند که چه باید بکند ، نزد خویش احساس راحتی و تسلی خاطر میکند.

پرت کردن و زمین زدن اشیاء

در حدود یک سالگی طفل پرت کردن و زمین زدن اشیاء را یاد میگیرد طفل بآرامی روی لبه صندلیش خم میشود و غذایش را روی کف اطاق میریزد، اسباب۔ بازیهایش را یکی بعد از دیگری روی زمین پرت مینماید و بلافاصله گریه را سر میدهد زیرا آنها را از دست داده است. مادر بدخلق و عصبانی ، ممکن است تصور نماید که فرزندش عمده قصد دارد او را اذیت کند. ولی طفل ابدأ در فکر مادرش نیست ، بلکه مجذوب و شیفته این هنر و مهارت جدید خود گشته است پرت کردن ، مهارت و هنر تازه ایست میخواهد در تمام مدت روز فقط همین کار را بکند، عینه مانند پسر بچه ای که میخواهد دائما سوار دوچرخه ایکه جدیدا برایش تهیه شده بشود. اگر آن اشیاء را از زمین بردارید و مجددا باو بدهید ، طفل متوجه میشود که این به بازی دو نفره است و از آن فوق العاده مشعوف ومحظوظ میگردد. بهتر است اشیائی را که بزمین پرت کرده است فورا برندارید، زیرا طفل باین عمل عادت خواهد کرد.

در صورتیکه طفل حال و حوصله ای داشته باشد او را روی زمین با کف اطاق قرار دهید. بعضی از اسباب بازیهای مورد نظرش را میتوانید با نخی به طول ۲۵ الی ۳۰ سانتیمتر بمیلههای تختخوابش و بعضی دیگر را بدرشکه اش ببندید. (اگر طول نخ زیاد باشد، ممکن است بدور گردن طفل پیچیده شود و بطرز خطرناکی جان او را تهدید نماید . طبیعی است شما میل ندارید، طفل غذاهای خود را از بالای صندلی پایه بلند روی زمین بریزد، ولی طفل وقتی اینکار را میکند که اشتهایش کاملا سیر و ارضاء شده باشد . در این صورت هر وقت طفل شروع بدور ریختن غذای خود مینماید، فورا و با عزمی راسخ غذا را از جلویش بردارید و طفل را از روی صندلی پائین بیاورید تا مشغول بازی گردد. سرزنش کردن طفل برای ریخت و پاش غذا ، هیچ نتیجه ای جز عصبانیت و خودخوری مادر نخواهد داشت.

No votes yet.
Please wait...
برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *