#


کارگردان سریال «دلدادگان» به وعده خود عمل نکرد

31 اکتبر 2018 بدون نظر 4271 بازدید

کارگردان سریال «دلدادگان» به وعده خود عمل نکرد

پایان افتضاح سریال «دلدادگان»

با وجود این که منوچهر هادی کارگردان سریال «دلدادگان»، پیش از قسمت آخر این سریال قول یک سورپرایز را در قسمت پایانی ‌سریال داده بود و تمام بینندگان منتظر بودند تا مشاهده کنند سرنوشت کاراکتر‌های سریال «دلدادگان» به کجا خواهد رسید، این سریال در نتیجه پس از سه فصل با پایان ناجالبی که داشت موجب تعجب بینندگان شد و حاشیه های بسیاری را به وجود آورد. به همین ترتیب مروری داریم بر علت های جذاب نبودن قسمت آخر و موضوعاتی که بیننده با توجه به ماجرا، جای آن ‌ها را در قسمت پایانی خالی می ‌دید.

داستان از چه قرار بود؟

در فصل نخست دیدیم که «افسانه مشکات» به علت دشمنی شخصی که با خانواده «امیر پورسلیم» داشت، وی را در شرکت واردات و صادرات خود استخدام نمود تا رانت ‌و تخلف ‌های مالی شرکت را به گردن وی بیندازد و سپس همراه با دخترش «ارغوان» از کشور خارج شوند.

در فصل دوم که در دهه50 می ‌گذشت، داستان گذشته «افسانه» و خانواده «امیر» را به نمایش گذاشت و برای مخاطب مشخص شد به دلیل این که «افسانه» پدر «امیر» را در کشته شدن شوهر خود مقصر می‌ دانست از وی کینه به دل گرفته بود. سومین فصل هم در زمان حال سپری می شد و مربوط به نتیجه کینه توزی«افسانه» و از هم پاشیده شدن خانواده «مالک» بود.

در جست وجوی یک اتفاق غافلگیر کننده

پس از حرف و حدیث های عوامل سریال در مورد غافلگیر شدن بیننده تا قسمت‌ های آخر، بینندگان تصورات جالبی در مورد ماجرا داشتند و این شک در ذهن بیننده به وجود آمده بود که ممکن است «نادر» هم زنده و در زندان باشد، ولی «عنایت» این موضوع را از «افسانه» مخفی نموده و با ثابت کردن خودش به او، موفق شده بود تا اعتمادش را جلب کند.

به همین خاطر یکی از چیزهای جالبی که بیننده حدس می ‌زد امکان دارد در قسمت‌ پایانی آن را مشاهده کنند، زنده ماندن «نادر» بود، نه فرار «افسانه»، نه به کما رفتن «ارغوان» و نه کشته شدن «هاتف»!

اسراری که تا پایان فیلم سر به مهر ماندند

یکی از مهم ‌ترین اسرار سریال، داستان «ارغوان» و «امیر» بود و در واقع مردم منتظر بودند لحظه مواجه شدن «ارغوان» با مادر واقعی خود یعنی «مرضیه» را مشاهده کنند یا بدانند واکنش «امیر» زمانی که متوجه می‌ شود فرزند واقعی خانواده نمی باشد و مادر وی «افسانه» است چه خواهد بود، ولی این راز تا پایان فیلم هم سر به مهر ماند و «ارغوان» و «امیر» به هیچ عنوان متوجه چنین واقعیت مهمی در زندگی‌ خود نشدند، چه برسد به این که عکس‌ العملی را بخواهند به این موضوع نشان دهند!

در واقع در مورد سرنوشت این دو کاراکتر مهم ماجرا، این که «امیر» به جای «ارغوان» صدمه می ‌دید بار دراماتیکی را برای سریال داشت، ولی اتفاقی که برای «ارغوان» افتاد زیاد برای بیننده تاثیرگذار نبود.

واقعیتی که در قصه گم شد

موضوع مهم دیگری که «افسانه» از اول ماجرا و در فصل قبل از آن بی اطلاع بود، داستان بدی ‌های «نادر» در حق «مالک» بود. برعکس تصور «افسانه»، این «نادر» بود که با غرور خود موجب تبعید «مالک» شده بود و اجازه نداده بود آن‌ ها با هم ازدواج نمایند. حتی این مسئله که «نادر» به چه صورت «افسانه» را به دست آورده برای «افسانه» اهمیت داشت و او در یکی از قسمت‌ های فصل قبل از «نادر» این سوال را پرسید و وی راستش را نگفت و به همسرش اطمینان خاطر داد که با نامردی این کار را نکرده!

در صورتی که «افسانه» این واقعیت را متوجه می شد، بخش اعظمی از انگیزه ‌اش برای انتقام زیر سوال می ‌رفت، به غیر از این احساس که وی در همه ی این سال ‌ها در بی‌ اطلاعی به سر می‌ برده و خودش خیلی در این داستان بازی خورده بود، برای شخصیتی مثل او که واقعاً احساس زرنگی می‌ کرد خیلی سنگین و درد ‌آور بود. مشخص شدن این واقعیت می ‌توانست اتفاق خوبی را رقم بزند که حتی به آن اشاره ‌ای هم نشد.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *