#


سفر به شب بهرام بیضایی بعد از 28 سال منتشر شد

سفر به شب
10 می 2017 بدون نظر 1955 بازدید

سفر به شب بهرام بیضایی بعد از 28 سال منتشر شد

سفر به شب بهرام بیضایی بعد از 28 سال منتشر شد

به گزارش از من بپرس، فیلم نامه سفر به شب از کارهای بهرام بیضایی، نویسنده و فیلم ساز نام آشنای ایران توسط  انتشارات روشنگران و مطالعات زنان انتشار یافت.

این فیلم نامه را بهرام بیضایی در سال 1368 نوشته و مانند بیشتر کارهای او در این زمینه بدون آنکه رنگ ساخت ببینند، در ۳۰۰۰ نسخه و با قیمت ۷۰۰۰ تومان به بازار کتاب عرضه شده است.

گفتنی است بیضایی تاکنون بیش از سی فیلم نامه ساخته نشده نوشته است که از این جنبه یک رکورد محسوب می شود.

بهرام بیضایی در سال 1317 به دنیا آمد. او به واسطه تربیت در محیطی آشنا به مسائل فرهنگی بسیار زود به نمایش و نوشتن علاقه مند شد. به نحوی که کتاب نمایش در ایران را در سن بیست و یک سالگی نوشت.

ورود به سینما در اوایل دهه 50

بیضایی بعد از نوشتن و اجرای چندین نمایش نامه با ساخت چند فیلم کوتاه مانند عمو سیبیلو و سفر وارد دنیای فیلم سازی شد. رگبار اولین فیلم بلند اوست که داستان عشق عجیب آموزگاری تازه کار را به زنی اثیری بیان می کند. این توانست بیضایی را در سینما مطرح کند.

سال بعد از آن او فیلمی به نام غریبه و مه ساخت که بیشتر فیلمی از سینمای ژاپن به نظر می رسد تا یک فیلم ایرانی. داستان آن در مکان و زمانی ناشناس می گذرد که شخصیت هایش به سبک فیلم های سامورایی می نشینند و حرف می زنند.

کلاغ فیلم بعدی بیضایی بود که باز پروانه معصومی را به عنوان بازیگر در اختیار داشت. کلاغ فیلمی پیچیده با داستانی پیچیده تر است که بعد از تمام شدن سخت در یاد می ماند.

بعد از انقلاب

بیضایی بعد از انقلاب چریکه تارا را ساخت که ماجرای توقیف ان از فیلم معروف تر شد. این فیلم به همراه خط قرمز مسعود کیمیایی که از قضا از روی یکی از نمایش های بیضایی ساخته شده اند، دیگر هرگز به نمایش عمومی در نیامدند.

مرگ یزگرد، فیلمبرداری بیضایی از یکی از تئاترهایش بود که به عقیده برخی بهترین فیلم اوست. در این فیلم تئاتری یا تناتر فیلم شده بیضایی به ماجرای قتل یزگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی می پردازد. این فیلم که به سفارش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ساخته شد، تنها در جشنواره فجر سال 1360 به نمایش درآمد.

باشو، معروف ترین فیلم بیضایی

چهار سال بعد بیضایی باشو غریبه کوچک را با موضوع جنگ ساخت. این فیلم  معروف ترین و به عقیده برخی بهترین کار او است.

باشو داستان پسربچه ای به همین نام است که به علت جنگ به شمال کشور می گریزد و در آنجا در خانواده ای روستایی مأوا می گیرد. بی آنتکه زبان هم را بفهمند. فیلم با نمادها و سبک خاص بیضایی 5 سال توقیف شد تا سرانجام در سال 1369 مجوز اکران گرفت.

فیلم بعدی بیضایی شاید وقتی دیگر بود. این فیلم همچون دیگر فیلم های بعد از انقلاب بیضایی از بازی سوسن تسلیمی بهره می برد. بیضایی در این داستان پیچیده، آگراندیسمان انتونیونی را به هیچکاک پیوند می دهد و در پایان هندی وار ماجرا را فیصله می دهد.

مسافران را بیضایی به عنوان فیلم بعدی خود در سال 1370 ساخت.  فیلم با پرداختن به داستان یک عروسی که تبدیل به عزا می شود و در آخر از دنیای مردگان سر به در می آورد، مخالفان و موافقان بسیاری دارد. خود بییضایی فیلم را فیلمی بسیار بسیار ساده می داند که در پاسخ به فیلم مادر علی حاتمی ساخته شده است.

سگ کشی بعد از ده سال

ده سال بعد از مسافران، بیضایی سگ کشی را ساخت. داستانی پیچیده از فریب و کلاهبرداری و عشق و مرگ که بر بستر تحولات اقتصادی و اجتماعی دهه شصت تهران می گرذد. فیلم در آن سال توانست به فروش خوبی دست پیدا کند، هر چند الان تحمل دیدن آن سخت به نظر برسد.

آخرین فیلم به نمایش درآمده از بهرام بیضایی وقتی همه خوابیم نام داشت. این فیلم سرگردان بین هیچکاک و کیمیایی، با پیچش های داستانی و شخصیتی فراوان به مسائل پشت پرده سینمای ایران می پردازد. شاید هنر بیضایی باشد که یک داستان معاصر و آشتنا را نیز به گونه ای روایت کند که قابل شناخت و هم ذات پنداری نباشد.

اکنون فیلم نامه سفر به شب که نامش یادآور رمان پرآوازه سفر به انتهای شب است، منتشر شده است. از چند سطری که در مطبوعات منتشر شده می توان به زبان آشنای بیضایی برخورد:

آبی آسمان با چند لکه ابر، آفتابی و درخشان، که در آن چند پَرنَده چرخ می‌ زنند. تصویر پایین می ‌آید و بر صحرا روستاییانی را نشان می ‌دهد که در جشن عروسی سرگرم پایکوبی ‌اَند. روستا خود دورتَر، در زمینه، بر دامنه است. میان حلقه ‌ای از کسانی که کف ‌ْ‌زَنان بر شورِ آهنگ و ساز می‌اَفزایند، چند تَنی دامن ْ‌کِشان چرخ می ‌زنند؛ نُقل ‌پاشان بَر سَرِ دستْ ‌افشانی؛ چند بچّه پای ‌بازی‌ شان را تقلید می ‌کنند. ساززن ناگهان خندان از خستگی ولو می‌شود و صدای ساز می ‌ماند. غُرغُر مهربانِ جمع. میان پایْ ‌کوبان چند تَن بی ‌ساز ادامه می‌ دهند؛ پیرْزاغنی که پدربزرگ عروس باشد سَر و تن ‌جنبان به ساززن نزدیک می ‌شود و هنوز می ‌کوشد وا ندهد.

برچسب ها برچسب‌ها:, ,
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *