#


گزارش مفصل از مصاحبه الیور استون در جشنواره جهانی فیلم فجر

26 آوریل 2018 بدون نظر 1227 بازدید

گزارش مفصل از مصاحبه الیور استون در جشنواره جهانی فیلم فجر

مشروح مصاحبه الیور استون کارگردان با سابقه آمریکایی

آقای الیور استون کارگردان مشهور امریکایی در جریان مصاحبه خبری امروز در جشنواره جهانی فیلم فجر در ارتباط جعفر پناهی، محتمل است تولید فیلم در مورد داعش و سیاست‌های تخریب کننده رئیس های جمهور امریکا در حوزه خاور میانه پس از سال ۲۰۰۱ به مصاحبه نشست.

داستان های متفاوتی در ارتباط با داعش وجود دارد

ما اکنون در دنیایی زندگی می‌کنیم که خیلی سیاست زده است. سردار قاسم سلیمانی در حال حاضر در زنده است و باید دید داستان نبرد با داعش چه خواهد شد. اکنون، داستان های متفاوتی در ارتباط با داعش وجود دارد که ساختن فیلم درباره این مسئله را دشوار می‌کند. نیروهای بسیاری با چنین فیلمی مخالفت خواهند کرد. برای مثال امریکا، اسراییل و عربستان به طور مسلم داستان شما را مورد پذیرش قرار نخواهند داد ولی به این معنا این نیست که شما توانایی این را ندارید که در کشور ایران فیلمی با چنین سوژه‌ای تولید کنید. البته باید انتظار کشید و مشاهده کرد در آینده چه اتفاقی می افتد.

اگر من کاره ای بودم اجازه می دادم پناهی به کن برود

به شخصه آشنایی زیادی با آقای جعفر پناهی ندارم اما می‌دانم 3، 4 فیلم تحسین شده در کارنامه‌ کاریش وجود دارد. از دیدگاه من، با اهمیت ترین اتفاق برای هر کارگردان این است که بتواند فیلم مورد نظرش را تولید کند. حالا گه گاهی امکان دارد بتواند در زمان پخش فیلمش در عرصه‌های بین‌المللی حاضر باشد و بعضی وقت ها هم نه. من در جریان پرونده سیاسی پناهی نیستم و امکان دارد نظر دادن در این مورد میزبانانم را برنجانیم. با این وجود، من اگر کاره ای بودم اجازه می‌دادم پناهی برای دیدن فیلم جدیدش در کن حاضر شود، چرا که موافق آزادی بیان تا هر زمانی هستم.

انتقادم به فیلم‌های مثل هم در جشنواره‌ های سراسر دنیا بود!

به یاد نمی آورم که در جریان مستر کلاس به طور واضح به سینمای هند یا ایران پرداخت باشم. پس از آن که نقل قولی از جانب من نشانم دادند تعجب کردم. من در آن جلسه که با حاضر شدن دانشجوهای کارگردانی و بازیگری برپا شد به طور کلی درباره فیلم‌های جشنواره‌ای در سراسر دنیا حرف ‌زدم که اغلب ریتم یکنواخت و خسته‌کننده دارند. توصیه‌ام این بود که تا جای ممکن فیلم‌های هیجان‌انگیز بسازید. تامید کردم بهترین فرمول فیلمسازی از نظر من یک چیز است: تنش، تنش و تنش. ممکن است لزوما شما با این حرف من موافق نباشید.

بیلی وایلدر فیلمساز و منتقد را حتما می‌شناسید. وقتی فیلم «نیکسن» را ساختم به من انتقاد کرد که چرا یک فیلم را سه ساعت و ده دقیقه کش می‌دهی. حرفت را بزن و تمامش کن. فهمیدم که این آدم از فیلم کوتاه خوشش می‌آید. البته خودم نیکسن را دوست داشتم و به نظرم فیلم به قدر کافی تنش و کشمکش داشت. به این حال، فراموش نکنید که در این حوزه نظرات و سلایق بسیار شخصی است.

در مورد فیلم «اسکندر» از همکاری با وارنرها بسیار پشیمان و ناراحتم

در این جا باید در ارتباط فیلم «اسکندر» موضوعی مسئله ای را روشن کنم. نسخه اصلی فیلم که به وسیله خود من در سال ۲۰۰۴ تدوین شد که 3 ساعت و ۲۶ دقیقه‌ست. در سال ۲۰۱۴، نسخه‌ای از این فیلم در سایت آمازون برای خریداری در دسترس خریداران قرار گرفت و برادران وارنر نیز نسخه DVD فیلم را انتشار دادند که در بازار مورد استقبال بینندگان قرار گرفت و چند میلیون دلار فروخت. با این وجود، این نسخه را من تایید نمی کنم و تدوین آن با میل و سلیقه شخصی کمپانی برادران وارنر مورد نظر قرار گرفت. آنها مرا وادار به حذف سکانس های بسیاری کردند که از دیدگاه من مورد آسیب های زیادی شد و من در کل اشتباه کردم به همکاری با این کمپانی ادامه دادم. از آن زمان تا به حال، درباره این موضوع بارها و بارها نوشته‌ام و همچنان هم این نکته را گوشزد می‌کنم که از همکاری با وارنرها پشیمانم. البته این مسئله را هم بگویم که یکی از بدشانسی‌های فیلم من زمان پخش آن بود که دقیقا چند وقت بعد از آن، جرج بوش علیه عراق اعلان جنگ کرد و فیلم من به یک اثر ضد ایرانی شناخته شد.

واکنش بی دلیل تلویزیون و مطبوعات اسراییلی به حاضر شدنم در ایران

فقط نقد بی دلیل که در این مدت بابت سفرم به ایران از من صورت گرفته، از سوی مطبوعات افراطی و محافظه‌کار اسراییلی مورد بحث قرار گرفته است. از اتفاق در همین رسانه‌ها، خبر جعلی تولید فیلم در ارتیاط با آقای احمدی نژاد را آغاز کردند. تا به امروز فقط واکنشی که درباره سفرم به ایران دیده ام همین بوده.

سیاست‌های کشور ایالات متحده نقض کامل حقوق بشر است

از سال ۲۰۰۱ به اینور و با رسیدن آقای بوش به ریاست جمهوری امریکا، الگوی تغییر حکومت های خاورمیانه ادامه دارد. بوش یا اوباما یا ترامپ فرقی ندارند، این الگو با به راه انداختن آتش جنگ در افغانستان، عراق، لیبی، لبنان، و تا حد چشمگیری سوریه آغاز شد و هدف نهایی ایران است. سیاست مشمئزکننده‌ای که دولتمردان امریکا از آن به عنوان «تخریب خلاقانه» یاد می‌کنند و میلیون‌ها زندگی را در سراسر دنیا نابود کرده اما از نظر خودشان اشکالی ندارد چون ثروت، نفت و منابع طبیعی در خاورمیانه است و باید تحت کنترل در بیاید. فیلمسازی مستند بهترین شیوه برای پوشش مبحث جنگ در منطقه خاور میانه‌ست و هیچ ایده‌ای ندارم که چطور یک فیلم درام می‌تواند چنین مبحث عظیمی را به تصویر بکشد.

بی توجه ای مردم امریکا برایم سخت است

زمانی فیلم «دبلیو.» را با موضوع جرج بوش پسر تولید کردم، واکنش مردم به این فیلم عدم تفاوت بود و این خیلی ناراحت کننده است. زیرا هر کارگردان فقط یک ‌بار در زندگی‌اش زمان دارد به یک مسئله خاص آن‌طور که در فکرش است بپردازد‌. در آن فیلم قسمتی طولانی است که عضوهای شورای امنیت ملی امریکا در کنار هم جمع شده اند. ریچارد درایفوس که در نقش دیک چینی ایفای نقش می کند به سوی نقشه جهان می‌رود و با اشاره به ثروت، نفت و منابع طبیعی در حوزه خاورمیانه، تهران را هدف قرار می دهد و بعد این جمله را می گوید که «مردان واقعی به بغداد عازم می‌شوند»، در همان حین کسی از او سوال می کند: «استراتژی خروج‌مان چیست» و چینی در پاسخ می گوید: «خروجی در کار نخواهد بود!» این‌همه فجایعه ناگوار در عراق روی می دهد ولی مردم دیگر همچون گذشته حساس نیستند. تاریخ را باید کامل خواند و از آن درس گرفت. امریکا هر جا که بخواهد به نقض معاهدات بین‌المللی دست می زند و زیر پا می‌گذارد. مگر زمانی که حمله به عراق ما از سمت سازمان ملل متحد اجازه داشتیم؟ نه! و یورش بردیم. برای سیاست مداران امریکایی معاهدات بین‌المللی قابل نقض هستند.

برای رسیدن به آزادی بیان نیاز به تحت الشعاع قرار گرفتن امنیت ملی است

من با دشواری پول تولید فیلم «دبلیو» را جور کردم، زیرا کمپانی برای سرمایه‌گذاری وجود نداشت. سانسور را با بهانه محدودیت اقتصادی به کارگردان تحمیل می‌کنند. در پایان هم فیلم با استقبال متوسطی در گیشه مواجه می شود‌ برای فیلم «اسنودن» که سال ۲۰۱۶ تولید کردم حتی یک دلار هم از کمپانی های امریکایی اخذ نکردم و در آخر، آلمان و فرانسه قبول کردند که بودجه فیلم را تامین کنند، آنجا ‌که با توجه به آمار بیش از شصت و پنج درصد مردم ادوارد اسنودن را فردی آزادمنش می‌دانند. در حالی‌که در امریکا تنها ۳۵ درصد مردم با او همراهی می کنند و بقیه اسنودن را شخصیتی می دانند که رازها را افشا کرد!

در نهایت هم یک پخش‌کننده بسیار کوچک قبول کرد که این فیلم را در امریکا به روی صحنه ببرد و در حالی‌ که فیلم باید در جشنواره کن به روی پرده می رفت به علت مخالفت کمپانی پخش‌کننده، فیلم «اسنودن» اول در امریکا پخش شد و متاسفانه مورد اقبال مردم قرار گرفت. البته پس از آن در گیشه های اروپا از آن مورد استقبال قرار گرفت.

در فیلم «سد معبر» من بیان اعتراض‌آمیز را در قالب خشم دیدم. پس شما هم می‌توانید در فیلم‌هایتان نقد کنید. تنها راه دور زدن نظام سانسور، ظرافت داشتن در شیوه انتقاد است. من درباره ایران اطلاعات کافی ندارم ولی می‌دانم در همه جای دنیا برای پاسداری از امنیت ملی گام‌های سختگیرانه‌ای برداشته می‌شود و این موضوع محدود به امریکا، ایران و یا روسیه نیست.

برای مکرون و سیاست فرانسه متاسفم

دیشب وقتی به اتاقم در هتل برگشتم در اخبار تلویزیون ایران دیدم که امانوئل مکرون دوشادوش ترامپ ایستاده و دارند درباره لزوم بازبینی توافق هسته‌ای ایران حرف می‌زنند. خیلی متاسف شدم‌. من مادرم فرانسوی بوده و بنابراین نیمه فرانسوی محسوب می‌شوم‌. زمانی را به یاد آوردم که ژاک شیراک از مشارکت در حمله به بغداد خودداری کرد و مقتدرانه به بوش «نه» گفت‌. در حالی که مکرون جوان بدون حافظه و شناخت کافی از تاریخ، سعی دارد به شیوه سارکوزی از طریق دوستی با امریکا، فرانسه را مقتدر و قدرتمند جلوه بدهد اما متوجه نیست این سیاست بازگشت به دوران استعمارگری و امپریالیسم است. تماشای چنین صحنه‌ای در اخبار برایم بسیار غم‌انگیز بود و خاطرم مکدر شد.

دید مردم امریکا بسیار محدود است

در این صد سال مردم امریکا هنوز یاد نگرفته‌اند فیلم زیرنویس‌دار تماشا کنند. به همین دلیل هم سینمای فرانسه هنوز نتوانسته در میان مخاطبان سبنما در امریکا نفوذ پیدا کند، چطور می‌شود انتظار داشت این اتفاق برای سینمای ایران و چین رخ بدهد؟

امریکا به لحاظ جغرافیایی کشوری عظیم اما متاسفانه منزوی است. امریکایی‌ها مردمانی از خود متشکرند و به خودشان و صنعت فیلمسازی‌شان می‌بالند. برای درک سینمای دیگر کشورها، مردم امریکا باید بیش‌تر سفر کنند در حالی‌که اکثریت‌شان حتی گذرنامه‌ هم ندارند. اگرچه با حضور پلتفرم‌های ثروتمندی مانند نتفلیکس فضا تا حدودی در حال تغییر است. از آن‌جایی که این کمپانی به دنبال پول است و ممکن است از فیلمسازها بهره‌کشی هم کند اما امیدوارم دست‌کم باعث رشد تعامل تجاری و بین‌المللی شود.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *