#


استودیویی مقاوم در برابر سال های دشوار

دشوار
13 ژوئن 2017 بدون نظر 1353 بازدید

استودیویی مقاوم در برابر سال های دشوار

استودیویی مقاوم در برابر سال های دشوار

تنها استودیویی که این سال های دشوار را پشت سرگذاشت همر فیلمز بود . این استودیو از همان آغاز به بازار جهانی پرداخت و از همین رو توانست سال های دشوار پایان دهۀ 1940 را به سلامت پشت سر بگذارد . همر فیلمز از یک شرکت توزیع به نام اکسکلوسیوفیلمز ریشه گرفت که انریک کار راس و ویل هیندز ( با نام تئاتری ویل همر ) در سال 1935 تأسیس کرده بودند . این شرکت را در سال 1947 با نام جدید همر فیلمز برای تولید فیلم سازماندهی کردند .

و پسر کایرراس ، با نام جیمز ، مدیر عامل آن شد . کامرراس همواره با دوراندیشی بر کنترل شدید سرمایه ، بازپرداخت به موقع وام های NFFC ، و نظارت شدید برهزینه های تولید پافشاری می کرد . یکی از شیوه های او ساختن تمامی فیلم ها در یک مکان استیجاری ، به جای اجارۀ یک استودیو برای هر فیلم و نقل و انتقال سخت وسایل و صحنه ها و کارکنان بود . همر دو یا سه مکان را امتحان کرد تا این که در داون پلیس ، بری ، مستقر شد و آن خانه را به بری استودیوز تبدیل کرد که تا سال 1966 مورد استفاده قرار گرفت .

تثبیت کارکنان و طراحان

اساس کار ثابت این استودیو باعث تثبیت کارکنان و طراحان صحنه ای شد که در کار ساختن فیلم هایی کم هزینه ، اما با ظاهری معقول و با شکوه مهارت بسیار کسب کردند . همر در سال تقریباً شش فیلم می ساخت که غالب آنها با برنامۀ فیلمبرداری یک ماهه در عرض یک سال تمام می شد .

شیوۀ آنها این بود که یک فیلم را می ساختند و سپس به سراغ دیگری می رفتند و این کار باعث تمرکز و یکدستی کارکنان و عوامل می شد . از سوی دیگر ، هزینه ها را از طریق طراحی مفصل فیلمنامه ها پیش از تولید کنترل می کردند .

فیلمنامه های مورد استفادۀ این استودیو معمولاً برداشتی از داستان های آشنا و معروف ، نظیر دیک بارتون ( که نمایشی رادیویی بود ) ، رابین هود ، دراکولا ، فرانکستاین ، تجربه کواترماس ( که نمایشی تلویزیونی بود ) بود . به این ترتیب استودیو می توانست محبوبیت فیلم هایش را پیش بینی کند و خاطرات مالی را به حداقل برساند .

کواترماس

موفقیت تجربه کواترماس ( 1955 ) کایرراس را به دنیال کردن داستان های ترسناک ترغیب کرد ، به طوری که ترنس فیشر ( که کار خود را در گینز برا آغاز و زن پلید را تدوین کرده بود ) ، را به کارگردانی فیلم نفرین فرانکستاین ( 1957 ) گماشت .

این فیلم در هر سوی اقیانوس اطلس موفقیت بسیار کسب کرد ، و توافقی با شرکت یونیورسال برای ساختن فیلم دراکولا ( 1958 ) و قرار دادهایی با کلمبیا و یونایتد آرتیستز و دیگر کمپانی های آمریکایی برای سرمایه گذاری پیش از تولید و بازاریابی در ایالات متحد را برای کایرراس به ارمغان آورد .

گرچه همر فیلمز به ژانر های دیگر ، نظیر علمی _ تخیلی و تریلرهای روان شناختی ، نیز گریز زد ، فیلم ترسناک محصول عمدۀ آن بود . توجه مخاطبان قرار گرفت . این فیلم ها شخصیت های ترسناک تاریخ سینما ، نظیر مومیایی و مرد گرگ نما و خون آشام و هیولا ف را احیا کردند .

فرانکستاین

پس از فیلم نفرین فرانکستاین ، انتقام فرانکستاین ( 1958 ) و شیطان فرانکستاین ( 1963 ) ساخته شد ؛ و پس از دراکولای فیشر نیز عروس های دراکولا ( 1960 ) و غیره ساخته شد . این خیالات اسطوره ای معمولاً در بریتانیای عهد ویکتوریا رخ می دادند.

در میزانسن تکنی کالر شیک و مشمئز کننده ای صندلی ها و پرده های مخمل و شومینه های بسیار بزرگی را در تقابل با جنگل های راش تاریک و مرطوبی به نمایش می گذارند که کالسکه هایی با سرعتی سرسام آور و دوشیزه هایی ترسان و لرزان از میان آنها می گذرند . در طرح این فیلم ها همواره عرف عهد ویکتوریا یعنی سرکوب میل جنسی در تقابل و تنش با نقشه های مردان غارتگر و متجاوز و تمایلات جنسی در حال فوران قربانیان زن و جوان آنها قرار می گیرد .

این میزانسن شیک و باروک و تغییر مکان به فرهنگ یا زمان تاریخی دورتر محملی شد برای ابراز شور جنسی و خشونت جسمانی . در همین ضمن همراه با از میان رفتن قید و بندهای جامعۀ زمان جنگ ( و آشکار شدن ترس و امیال فردی ) در تولیدات واقع گرایانه تر دهۀ 1950 ویژگی مشابهی رخ می نمود . این ویژگی را هم در بازی جذاب درک بوگارد در فیلم چراغ آبی ( 1949 ) در نقش قاتلی فراری می توان دید که میل خود انگیخته ای به خطر دارد.

چشم چران

و هم در نقش وحشت آور کارل بو هم در فیلم چشم چران ( مایکل پاول ، 1960 ) کارل بوهم در این فیلم نقش پسر عصبی یک متخصص اعصاب را بازی می کند که هنگام فیلمبرداری از زنان آنها را به قتل می رساند و در همین حال وادارشان می کند مرگ خود را در آینه ای که به سه پایۀ دوربین اش متصل است تماشا کنند .

و سپس با ظاهر کردن فیلم ها در تاریک خانه ی خود ، خود را از نظر جنسی تحریک و ارضا می کند . در هر دو فیلم ، شدت و عمق انگیزۀ افراد برای خشونت با پس زمینۀ ویرانه های حاصل از بمباران های هوایی ، خیابان های یکنواخت لندن ، و آپارتمان های کوچک در تضاد کامل است .

 

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *