#


فیلم همه چیز درباره ی ایو

همه چیز درباره ی ایو
12 فوریه 2017 بدون نظر 2187 بازدید

فیلم همه چیز درباره ی ایو

مروری بر فیلم همه چیز درباره ی ایو  

         

 

                                                                             

کارگردان: جوزف ال.منکیه ویچ. نویسنده­ی فیلمنامه: جوزف ال.منکیه ویچ؛ براساس قصه­ی کوتاه حساب وکتاب ایو نوشته­ی مری آر. بازیگران: بت دیویس )مارگو چنینگ(، آن بکستر )ایو هرینگتون(، جورج سندرز)ادیسون دیویت(، سلست هولم )کارن ریچاردز(، گری مریل )بیل سیمپسون(، هیو مارلو )لوید ریچاردز(، گریگوری رتف )مکس فابین(، باربارابین )فیبه(، مریلین مونرو )کلودیا کسول(، تلما دیتر )بردی کونان(. تهیه کننده: داریل اف .زانوک. محصول کمپانی فاکس قرن بیستم. مدت: ١٣٨دقیقه. بودجه: ۴/١میلیون دلار. فروش: ٢/۴ میلیون دلار.

 

 

 

………………………………………………………………………………………………………………………..

اسکارها:

  • بهترین فیلم و بهترین کارگردان: جوزف ال.منکیه ویچ.
  • بهترین فیلمنامه: جوزف ال. منکیه ویچ.
  • بهترین بازیگر مرد نقش دوم: جورج سندرز.
  • بهترین طراحی لباس: ادیت هد، چارلز لومر.
  • بهترین صدابرداری: دپارتمان صدای کمپانی فاکس.

نامزدهای اسکار:

  • بهترین بازیگر زن: بت دیویس، آن بکستر.
  • بهترین بازیگر زن نقش دوم: سلست هولم، تلماریتر.
  • بهترین طراحی صحنه و دکور: لایل ویلر، جورج دیویس، والتر اسکات،  تامس لیتل.
  • بهترین فیلمبرداری: میلتون کرسنر.
  • بهترین تدوین: باربارا مک لین.
  • بهترین موسیقی متن: آلفرد نیومن.

سایر برندگان اسکار ١٩٥٩:

  • بهترین بازیگر مرد: خوزه فررر )سیرانو دوبرژوراک( .

  • بهترین بازیگر زن: جودی هالیدی)متولد دیروز (.
  • بهترین بازیگر زن نقش دوم: جوزفین هال)هاروی (.

همه چیز درباره­ی بت دیویس

»ایو، ایو، دخترک طلایی، دختر روی جلد مجله­ها، دختر معمولی همسایه، دختر روی ماه «. زمان با ایو خوب کنار آمده.  زندگی همانجا می رود که او می رود . در مورد کار و زندگی­اش می نویسند، سفرهایش را پوشش می دهند، اسرار زندگی اش را فاش می کنند، درباره اش گزارش می دهند.

چه چیز دیگری درباره ی او وجود دارد که هنوز مردم از آن بی خبرند؟ تصویر دختر مورد بحث روی پرده ثابت می ماند.  تبسمی پیروزمندانه بر لب هایش نقش بسته و جایزه بهترین بازیگر زن­اش را به مشت گرفته . و بدین گونه یک داستان پرفراز و نشیب و ابدی ماجراهای پشت صحنه آغاز می شود که بیشتر درباره ی ترس و وحشت از پیری و از دست دادن قدرت است تا حکایتی از زرق و برق های تئاتر.

جوزف منکیه ویچ در کمال شگفتی، هرگز در دام کلیشه نیفتاده. درشخصیت زن اصلی ماجرا، مارکو چنینگ و ایو هرینگتون که حالا به کهن الگوهای این ژانر تبدیل شده اند – به همان اندازه­ی رقبای معاصر خود مکار و واقعی اند . توصیف همه چیز درباره ی ایو صرفا به عنوان یک  »فیلم نامه«  یا یک  »فیلم وکالت«  ، یعنی دست کم گرفتن یکی از بزرگ ترین گنجینه های سینمایی . فیلمنامه ی منکیه ویچ درخشان است و بازی گرم بازیگران­اش، پرده را به آتش می کشد . به این می ماند که فیلمنامه را اسکار وایلد نوشته؛ همه چیز درباره ی ایو ضیافتی است از دیالوگ.های هوشمندانه و عالی.

بازیگران

بت دیویس:  وقتی زانوک  )تهیه کننده ( با او تماس گرفت، زندگی حرفه ای دیویس در سرازیری افتاده و زندگی زناشویی­اش نیز با سومین همسرش در شرف فروپاشی بود.  دیویس طوری از فرصت بازی در همه چیز درباره ی ایو استفاده کرد که انگار طناب نجات بود. )به قول خودش» :جو منکیه ویچ من مرده را دوباره زنده کرد.

(« بگذریم که دیویس در جریان فیلمبرداری با همسر بعدی­اش گری مریل آشنا شد و بلافاصله پس از پایان فیلمبرداری با هم ازدواج کردند و دریک فیلم دیگر به نام زهر یک مرد دیگر  )١٩٥١ (- که فروشی هم نکرد – درمقابل هم ظاهر شدند.

ولی در سال ١٩٦٥ این ازدواج هم به مراحل پایانی خود نزدیک شده و کار مریل نیز به جایی رسیده بود که در بدو، بیمار روانی، بدو بازی می کرد. دیویس نیز آخرین دوره ی فیلم های دلهره اش را پشت سر می گذاشت که با موفقیت غافلگیرکننده ی چه بلایی بر سر بیبی جین آمده؟  )١٩٦٢ ( آغاز شده بود. کارنامه ی سینمایی بت دیویس منحصر به فرد است: از پیوندهای بشری ) ١٩٣۴(، جزه بل  )١٩٣٨ (، پیروزی تاریک  )١٩٣٩

(، روباهان کوچک )١٩۴١ (، اکنون، مسافر) ١٩۴٢ (، پائیدن رودخانه ی راین )١٩۴٣ ( ، ذرت، سبز است ) ١٩۴٥(، ملکه ی باکره ) ١٩٥٥(، جیبی پر از معجزه )١٩٦١ ( و آخرین فیلم اش نهنگ های ماه اوت )١٩۴۷ ( مریلین مونرو: مونرو را به عنوان  »یک بلوند احمق « رد می کردند و تازه پس از نمایش عمومی فیلم بود که در برابر شگفتی همبازی ها و زانوک  )که او را غیر » فوتوژنیک « توصیف کرده بود(

خلاصه داستان:

در حالی که مارگو چنینگ  )بت دیویس ( بازیگر معروف برادوی، دوستانش را در رختکن­اش به حضور پذیرفته، کارن  )سلست هولم ( همسر نویسنده­ی نمایشنامه، به اتفاق ایو هرینگتون  )آن بکستر ( یکی از طرفداران مارگو، وارد می شود و با حرف­هایی که درباره­ی شوهر گمشده در جنگ­اش می­زند و اینکه چطور بازی و هنرنمایی مارگو زندگی او را از فروپاشی کامل نجات داده، قلب همه را به درد می آورد .

ایو بلافاصله مورد توجه مارگو قرار می گیرد و بنابراین، درست پس از بدرقه ی بیل سیمپسون  )گری مریل ( کارگردان نمایش و محبوب اش، ایو را به عنوان منشی اختصاصی خود استخدام می­کند. پیشخدمته ی مارگو، بردی  )تلما دیتر ( بوی دردسر به مشام اش می رسد. به اعتقاد او، ایو آن زن معصومی که وانمود می­کند، نیست .شاهدش هم اینکه ایو طی یک مهمانی که به مناسبت بازگشت بیل از لس آنجلس بر پا شده، با چرب زبانی کارن را راضی می­کند که به جای بازیگر جانشین مارگو، تستی بگذراند .

مارگو به دورویی و دودوزه بازی ایو شک می­کند و بیل هم مارگو را به کج خیالی متهم می نماید . صحنه به جر و بحث و قهر آن دو می­انجامد. کارن نقشه می­چیند که یک شب ایو جای مارگو را روی صحنه بگیرد. ادیسون دیویت منتقد  )جورج سندرز ( دم دست است و طوری زمینه چینی می­کند که ایو راحت به شهرت برسد.  مارگو و بیل با هم آشتی می­کنند و شاهد هستند که چطور ایو جایزه معتبر سارا سیدونز را تصاحب می­کند. ایو به شهرت رسیده و دارد به هالیوود می­رود ولی قبل از آن، او نیز شاهد یک»ایو« کوچولوست که در صف ایستاده تا جای او و ایوهای دیگر را بگیرد.

 

 

مونرو یک شبه معروف شد.  اگر چه تا قبل از همه چیز درباره­ی ایو نقش­هایی گذری به او پیشنهاد می شد، پس از درگیری شبانه و احتیاجی نیست در بزنی )١٩٥٢ ( نگاه ها را به خود معطوف کرد و سپس در نیاگارا و آقایان مو طلایی ها را ترجیح می دهند بازی کرد و این آخری جزو معروف ترین و بهترین فیلم هایش است. وقتی در خارش هفت ساله  )١٩٥۷ ( ظاهر شد دیگر یک ستاره ی بین المللی بود و با ایستگاه اتوبوس  )١٩٥٦ ( و بعضی ها داغشو دوست دارن  )١٩٥٩ ( صاحب هالیوود شد. قبل از خودکشی اسرارآمیزش که هنوز درباره­اش پرسش های زیادی مطرح می­شود و در باب­اش شک و تردید­هایی هست،  فقط در یک فیلم دیگر، ناجور ها )١٩٦١ ( بازی کرد.

جورج سندرز: او متوسفانه به خاطر خودکشی اش در سال ١٩۷٢ و یادداشتی که بر جای گذاشت، شهرت دارد. وی در این یادداشت شکوه کرده بود که حوصله اش از دست زندگی سر رفته و وقت اش رسیده که دنیای زندگان را ترک کند. هیچ یک از فیلم هایی که پس از ایو بازی کرده، قابل اعتنا نیستند و فقط باید از قصه جنگل )١٩٦۷  ( شاهکار والت دیزنی یاد کرد که در آن به جای آن شیر بدجنس حرف زده است.

آن بکستر: دیگر هیچ وقت نقش قابل توجهی در مایه ی »ایو« گیرش نیامد و بازی دادن اش در نقش­هایی که تناسبی با او نداشت به شدت یه زندگی حرفه­ای اش لطمه زد. در سال ١٩٦٥ در ده فرمان در نقش همسر فرعون ظاهر شد و در) Walk On the Wild Side ١٩٦٢ ( در نقش یک صاحب ملک مکزیکی بکستر نقش کوتاهی هم در ورسیون صحنه ای همه چیز درباره ی ایو ایفا کرد که در سال ١٩۷١ در برادوی روی صحنه رفت. با وجود رقابتی که سر نامزدی اسکار ایو، بین دیویس و بکستر پیش آمد، این دو در تمامی عمر، دوستان صمیمی باقی ماندند.

پشت صحنه

  • همه چیز درباره ی ایو را گذاشته ایم: »فیلم خودکشی« )بازیگرانش، جورج سندرز، مریلین مونرو و باربارا بیتس، هر سه خودکشی کرده اند. (
  • آکادمی علوم و هنرهای سینمایی در سال ١٩۴١، بت دیویس را به عنوان نخستین »خانم رئیسه« اش

انتخاب کرد. نخستین تصمیم او پس از نشستن در پشت میز ریاست این بود که مراسم اسکار را به یک جشن خیریه تبدیل کنند تا درآمدش را در اختیار صلیب سرخ بگذراند. اعضای آکادمی قبول نکردند و بت دیویس نیز بلافاصله استعفا داد.

  • بر روی سنگ گور بت دیویس حک شده: »موفقیت­اش را سهل و ساده کسب نکرد«.
  • آن بکستر نوه ی فرانک لوید رایت آرشیتکت بود. او را به خاطر شباهت اش به »مارگو«ی اصلی، کلودت کولبر، برای ایفای نقش ایو انتخاب کردند.

چی فکر می­کردیم، چی شد

کلودت کولبر، نقش زندگی­­اش را به خاطر جابه­جایی دیسک­اش از دست داد. بت دیویس از شانسی که آورده بود خیلی خوشحال بود تا اینکه زندگی زناشویی اشبا گری مریل – همبازی اش در فیلم – به هم خورد.

خلق را تقلیدشان بر باد داد!

چهره ای در میان جمعیت )١٩٥۷ (، طرفدار سینه چاک )١٩٨١ ( و گلوله هایی بر فراز برادوی  )١٩٩۴

کارگردان

با وجود آنکه جوزف منکیه ویچ نویسنده / کارگردان، در دوران سلطه ی نظام استودیویی و تحت نظارت کامل زانوک کار می کرده ولی دست اش موقع ساختن این فیلم، به گونه ای باورنکردنی باز بوده است. او سر صحنه از همه – از ستاره هایش گرفته تا عوامل فنی – انتظار سکوت و آرامش داشت و عصبی بازی و قهر و دعوا را تحمل نمی کرد. این وسواس و محافظه کاری در تکنیک اش نیز هویداست: نماهای سر به راه و فقط تعداد معدودی حرکات بدیع دوربین در اینجا و آنجا، به خصوص آن ثابت کردن  (Freeze – Frame) نما در سکانس افتتاحیه. او سال ها به  »کارگردان زن ها « شهرت

داشت  ]کنتس پا برهنه )١٩٥۴ (، نامه ای به سه همسر )١٩۴٩ ( و کلئو پاترا  )١٩٦٣ ( و معتقد بود که زن ها، ذاتا شخصیت های جالب تری هستند.

جملات به یادماندنی

»مارگو چنینگ، پتیاره نبود.  بازیگری بود که داشت پیر می شد و از این بابت چندان راضی نبود. و خب برای چه راضی بوده باشد؟  هرکه می گوید زندگی در چهل سالگی آغاز می شود،  دروغ می گوید. سن و سال آدم ها که بالا می رود، جشم شان شروع می کند به گندیدن و از هم فرو پاشیدن. مدام مریض می شوند. فراموشی به سراغشان می آید. خب کجای این چیزها خوب است؟«

بت دیویس

 

»فکر می کنم می توانند درباره ی من بگویند که من در آغاز، صعود، اوج، سقوط و پایان سینمای ناطق، کار می کرده ام «.

جوزف ال. منکیه ویچ

»بازیگری به اسکیت بازی شباهت دارد. وقتی یادش گرفتی دیگر نه هیجان انگیز است و نه شورانگیز. «

جورج سندرز

»درمقایسه با فیلم های روی پرده، در مهمانی های هالیوودی، بازی های بهتری می دیدی «!

بت دیویس

نظر منتقد ها

پیتر تراورس  )رولینگ استونز( : »منکیه ویچ دیگر هرگز موفق نخواهد شد چنین استادانه و بی عیب و نقص، شوخ طبعی و عقل و خرد را در هم آمیزد. «

راجر ایبرت )شیکاگوسان تایمز(:» امروزه سانست بلوار فیلم بهتری به نظر می رسد شاید به خاطر این که بهتر با عصر رندانه ی ما جور در می آید و شاید هم به خاطر این که بیلی وایلدر کارگردان بهتری بوده است. «

همه چیز درباره ی ایو

مهمانی ای که طی آن مارگو علنا شک می کند که ایو دارد زیر پایش را خالی می کند، همان مجلس ضیافت در نمایشنامه ی مکبث است بدون خون و خونریزی و اشباح. اسلحه ای که مارگو برای مبارزه انتخاب می کند – گذشته از بهترین دیالوگ هاییکه تا به حال در فیلمی شنیده ایم – یک ظرف آب نبات است.

به عنوان میزبان و صاحب خانه، مدام ظرف آب نبات را چک می کند که حتما پر باشد. خودش خیلی دوست دارد یکی از آن آب نبات ها را بخورد ولی همیشه رژیم دارد تا بازیگرانی جوان تر و زیباتر مثل ایو را از میدان دور نگه دارد در نهایت وقتی قضیه را با بیل،  کارگردان و محبوب اش در میان می گذارد و بیل از ایو دفاع می کند، یکی از آب نبات ها را توی دهان اش می اندازد و حسابی آن را می جود. وقتی این کار را می کند راحت حدس می زنیم که در ذهن اش دارد در واقع، ایو دوست داشتنی را زیر دندان اشله می کند.

                                                                  

برچسب ها برچسب‌ها:, , , ,
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *